انیمیشن «آرزو» تازهترین اثر دیزنی که گفته میشود به مناسبت صد سالگی این کمپانی بزرگ انیمیشنسازی ساخته شده است، همانطور که انتظار میرود با سر و صدای زیادی اکران شد. واکنشها نسبت به فیلم کاملاً دوقطبی است. سازندگان «آرزو» که نامهای آشنایی هستند میگویند که به عنوان بچههای دیزنی این پروژه را پیش بردند. «آرزو» محصول ذهن و خلاقیت بچههایی است که با انیمیشنهای اولیه و دوران اوج دیزنی آرزوهای بزرگی را در سر پروراندند و در نهایت به آنها رسیدند. به همین خاطر است که فیلم صدها ارجاع به قصهها و انیمیشنهای کلاسیک دیزنی دارد.
پنج سال پیش بود که جنیفر لی و کریس باک، ذهنهای خلاق که مجموعه «یخزده» (Frozen) را خلق کردند، پی ایدهای میگشتند که شایستگی صد سالگی دیزنی را داشته باشد. آنها این میان با یک پرسش کلیدی مواجه شدند؛ که بهترین راه برای ترکیب میراث افسانهای یک هنر کلاسیک با بهترین فناوری روز چه میتواند باشد؟
این دو فیلمساز خیلی زود پروژهای را آغاز کردند که هدفش ساختن انیمیشنی از جنس آبرنگی کتاب داستانی با جلوههای کامپیوتری بود؛ به گفته لی، مدیر خلاقیت در کمپانی دیزنی، در این پروژه بعضی از قدیمیترین امضاهای دیزنی با تکنیکهایی که بیشتر در انیمیشنهای کوتاه تجربی استفاده میشد، ترکیب شد. آنها در عین حال به دنبال قصهای بودند که هم نو باشد و هم ارجاعاتی به قصههای کلاسیک پریان داشته باشد که دیزنی تقریباً از ابتدای کارش از آنها استفاده کرده است. نتیجه این پروژه شد انیمشن موزیکال «آرزو» که مثل فیلمهای «یخزده» محصول ۲۰۱۹، «رالف اینترنت را خراب میکند» (Ralph Breaks the Internet) محصول ۲۰۱۸ و «کوکو» (Coco) محصول ۲۰۱۷، همزمان با عید شکرگزاری اکران شد.
- چرا انیمیشن «آرزو» دیزنی یک افتضاح تمامعیار است؟
در تازهترین انیمیشن دیزنی، قهرمان زن است و شاهزادهخانم هم نیست؛ دختریبه نام آشا که باید به کمک یک ستاره آرزوی قدرتمند در برابر پادشاهی بدطینت بایستد. قصه تازه است، اما با بسیاری از قصههای دیزنی بازی میکند و بیش از صد ارجاع به کارتونهای کلاسیک دیزنی از جمله «پیتر پن» (Peter Pan)، «بامبی» (Bambi) و «سفیدبرفی و هفت کوتوله» (Snow White and the Seven Dwarfs) دارد. این موزیکال آریانا دبوز که اسکار بهترین نقش مکمل زن سال ۲۰۲۱ را برای بازی در نسخه تازه موزیکال «قصه وستساید» (West Side Story) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ گرفت، در نقش آشای جوان و سرزنده و کریس پاین را در نقش پادشاه مگنیفیسو حقهباز دارد.
لی با تأکید بر اینکه فرایند خلاقه این انیمیشن از فرمول همیشگی دیزنی یعنی ساخت و پرداخت مبتنی بر قصه تبعیت نمیکند، میگوید: «ما در این پروژه از شخصیت شروع کردیم. مجبور بودیم مطمئن شویم که داریم قصه جذابی را روایت میکنیم که شخصیتهایش مخاطب را درگیر خودشان کنند. قصه باید کاملاً به طور مستقل روی پای خودش میایستاد. وقتی داستان برایمان مشخص شد، بعد با کمک آرتیستهایمان چند ارجاع به میراث دیزنی را به آن اضافه کردیم.»
کارگردانی «آرزو» بر عهده باک و فان ویراسونتورن بود، و به همراه لی، که یکی از شش نویسنده اصلی فیلمنامه است، میگویند خودشان در بچگی با دیزنی بزرگ شده بودند. ویراسونتورن میگوید: «در تایلند من با فیلمهای موزیکال دهه ۹۰ دیزنی بزرگ شدم. اصلاً «دیو و دلبر» که آن را در سالن سینما دیدم بود که باعث شد بروم دنبال طراحی، که در نهایت من را به آرزوی کار با خود دیزنی و عضوی از یک پروژه دیزنی بودن رساند.»
برای باک، این نقطه عطف در زندگی، وقتی چهار یا پنج ساله بود، با دیدن «پینوکیو» در سینما اتفاق افتاد. و لی درباره کارتونهای مورد علاقهاش میگوید: «فیلمی که با خودم حمل میکردم… که وقتی به آن خیلی نیاز داشتم کنارم بود، بهخصوص وقتی دوران راهنمایی در مدرسه بچههای دیگر اذیتم میکردند، «سیندرلا» بود. توانایی و استقامت سیندرلا در با خودش صادق ماندن، بهرغم رفتار بدی که در خانه پدری با او میشد، بسیار مشوق من بود.»
مشاهده همه
تیم سازنده انیمیشن «دیزنی» این درک عمیق نسبت به سبک داستانسرایی دیزنی را گذاشتند کنار ایدههای نو در بطن قصههای سنتی آرزومحور. لی میگوید: «ما میخواستیم مطمئن شویم که داریم یک قصه پریا صمیمانه و صادقانه را روایت میکنیم. فیلمی که مثل «یخزده» وامدار بسیاری از قصهها و فیلمهای قدیمی دیزنی باشد اما در عین حال، پارودی نشود.» (عشق واقعی در «یخزده» بر شاهزادهای خوشچهره و جذاب و عشقی رمانتیک بنا نبود، که به گفته لی، درباره قدرت عشق اعضای خانواده نسبت به هم است.)
تیم سازنده انیمیشن «آرزو» به بعضی عناصر دیزنی وفادار ماندند و باقی را تغییر دادند. یکی از چالشهای آنها در نگارش فیلمنامه خلق یک شخصیت شرور بود که وقتی در مقایسه با دیگر شرورهای کلاسیک دیزنی منحصربهفرد به نظر بیاید. لی در این باره میگوید: «در پرداخت شخصیت مگنیفیسو ما به همان اندازه که میخواستیم یک شرور کلاسیک دیزنی را خلق کنیم، میخواستیم مخاطب پسزمینه بیشتری از او، بیشتر از شخصیتهای شرور قدیمی دیزنی، داشته باشد، تا فلسفه و همینطور انگیزههای او را درک کند، بفهمد که چرا همان ابتدای قصه ما، آشا و ساکنان روزاس خالصانه او را ستایش میکند و به او باور دارند. من خیلی این را در شخصیتپردازی او دوست دارم که ما در تمام مراحل آزمایش او، با هر تصمیمی که میگیرد همراه میشویم، و در واقع میتوانیم بخشی از مسیر زوال او باشیم.»
خالقان «آرزو» همچنین عامدانه شخصیت آشا را یک قهرمان معمولی غیر شاهدخت در نظر گرفتند. لی در این باره میگوید: «فکر میکنم اینکه این شخصیت سلطنتی نباشد، در این قصه بسیار مهم بود. یک مسئله مهم دیگر خلق زیبایی بصریای بود که هم ظاهر و سادگی نقش قلموهای انیمیشنهای اولیه دیزنی را داشته باشد، با ریزهکاریهایی که به واسطه انیمیشن کامپیوتری ممکن میشد.
به گفته لی، «آرزو» آن احساس انیمیشن آبرنگی قدیمی را با تکنولوژی مدرن را با یک هدف مهم ترکیب کرده است، که «در ترجمه گم نشود. به قول خود والت دیزنی که میگفت: همیشه نوآوری اشته باشید و به عنوان قصهگو دائماً در حال تغییر و تحول باشید.»
منبع: washingtonpost