شاید تأثیرگذارترین جنبه برای من پس از بازگشت به دنیای فاینال فانتزی ۷ این بود که موضوعات و ایدههای مطرح شده در آن چقدر در سال ۲۰۲۴ صدق میکنند حتی بیشتر از سال ۱۹۹۷ در زمان عرضهٔ بازی اورجینال. موضوعات زیست محیطی و خط داستانی فاینال فانتزی ۷ شاید واضح و سرراست باشند اما آنها هنوز هم با جهان واقعی ما مرتبط هستند خصوصاً وقتی که باری دیگر در «گرمترین سال زندگی مان تاکنون» به سر میبریم. پس از به پایان رساندن فاینال فانتزی ۷ ریبرث این حس را داشتم که چیز دیگری نیز به همین اندازه حقیقی به نظر میرسد: کمپانی نیروی الکتریکی شینرا
شینرا ابرشرکت و مجمع شخصیتهای شرور در قلب فاینال فانتزی ۷ است. بخش اعظم داستان بر روی این موضوع تمرکز دارد که چطور استخراج منابع طبیعی بهخاطر پیشرفت بشریت (پیشرفت بشریتی که اغلب اوقات مترادف با طمع است) دارد سیاره را عملاً میکشد و اینکه تا چه حد شینرا مسئول این مرگ تدریجی است و چقدر برایشان این اتفاق مهم نیست. علاوه بر این شینرا کمپانی است که قدرتش به حدی رسیده که تقریباً کل جهان را در کنترل خود دارد. شینرا تعیینکننده و مجری قوانین است، مالک شهرهاست و بر آنها نظارت میکند، تولیدکننده انواع و اقسام سلاحها هست و سرباز آموزش میدهد و جنگ راه میاندازد. شینرای فاینال فانتزی ۷ ریمیک و ریبرث کپی برابر اصل شرکتهای مرحلهٔ پایانی کاپیتالیسم در جهان واقعی ما نیست (با اینکه شباهتهایی به شرکتهای نفتی دارد که دربارهٔ اثرات تغییر آبوهوا از دههٔ هفتاد میلادی خبر داشتند). با اینکه الگوی یک کمپانی باقدرت بیحدوحصر در سال ۹۷ کمی اغراق شده بود، باورکردن آن در عصر حاضر بسیار راحتتر است. ازیکطرف یک میلیاردر مالک بزرگترین شبکههای ارتباطی در جهان است و کنترل کامل بر روی آنها دارد و دیگری قصد دارد دوباره نامزد ریاستجمهوری ایالات متحدهٔ آمریکا شود درحالیکه هنوز درگیر دادگاههای جنایی است و بسیاری دیگر میلیونها دلار خرج میکنند تا سیاستمدارانی را برای پارلمان انتخاب کنند تا سیاستهای کشور را بر اساس چشماندازهای آنها دوباره شکل دهند.
اگر اسکوئر انیکس به دنبال راههای بیشتر برای گسترش و توسعهٔ جهان فاینال فانتزی ۷ است ریبرث فرصت عالی به کمپانی میدهد که این کار را در کنار پرداختن به موضوعات و ایدههایی بکند که پتانسیل آن را دارند که به اندازهٔ جهتگیریهای محیط زیستی فاینال فانتزی ۷ تأثیرگذار باشند. به لطف محتویات اضافه شده به جهان فاینال فانتزی ۷ در ریبرث، اسکوئر در را برای روایت داستان خیزش کمپانی شینرا بازکرده است و به نظر من ساخت یک بازی دربارهٔ بهقدرترسیدن این کمپانی فوقالعاده خواهد بود. مثل ریمیک، ریبرث جزئیات و اطلاعات زیادی را به داستان فاینال فانتزی ۷ اضافه میکند اما یکی از تغییرات محسوستر در این میان نحوهٔ پرداختن و عمق دادن به تاریخ و سرگذشت جهان بازی است. شما اطلاعات مختلفی از طریق دیالوگ شخصیتها و رفرنسها به گذشتهٔ جهان دریافت میکنید اما بیشترین اطلاعات از طریق world intel به دست میآید که میشود آنها را با گشتوگذار در نواحی مختلف جهان و تکمیل فعالیتهای هر منطقه کشف کرد. در میان این نواحی، ناحیه جونون واضحترین اطلاعات را دربارهٔ گذشتهٔ دنیای فاینال فانتزی ۷ به شما میدهد و برایتان ایدهای کلی از شکل و شمایل جهان پیش از بهقدرترسیدن شینرا ترسیم میشود.
ریبرث همچنین روایتگر داستان جهانی است که بخش اعظم آن تحت دولتی به نام جمهوری جونون متحد بوده است. این جمهوری توسط دریانوردان پایهگذاری شد و پایتخت آن شهری معلق بر روی آب متشکل از ناوگان کشتیهای لنگر انداخته در بندر جونون بوده است. باتوجهبه اطلاعاتی که میشود از سرگذشت این ناحیه به دست آورد، جونون موفق به کنترل بخش قابلتوجهی از جهان میشود و برای تولید برق بر روی منابعی مثل زغالسنگ و باد متکی بوده است. تا اینکه شینرا ماکو را کشف میکند، منبع انرژی قدرتمند اما ناپایداری که مستقیماً از نیروی حیات سیاره استخراج میشود و در اینجا بود که همه چیز تغییر کرد. با اینکه جزئیات زیادی در دسترس نیست ما میدانیم که ماکو ثروت زیادی برای شینرا به ارمغان آورد و کمپانی این ثروت را صرف تحقیقات کرد. مدت کوتاهی پس از آن شینرا مشغول ساخت سلاحهای با تکنولوژی بالا و مواد مصنوعی قوی (و در نهایت ابر سربازان خودشیفته) شد. قدرتی که ماکو و محصولات آن در برداشتند بسیار کارآمدتر و پیشرفتهتر از چیزهایی بود که با استفاده از منابع سنتی مثل زغالسنگ یا ماده معدنی میتریل ساخته شده بودند. شینرا بهقدری قدرتمند شد که با جمهوری جونون وارد جنگ شد و به پیروزی رسید. متعاقب این پیروزی جمهوری جونون از صفحهٔ روزگار محو شد. این دوره که شینرا بهاندازهای بزرگ میشود که زمینخوردن آن غیرممکن به نظر میرسد و کمپانی شروع به رقابت با دولتها و جایگزینی آنها میکند بخشی است که به نظر من اسکوئر انیکس باید پس از ساخت سهگانهٔ ریمیک بر روی آن تمرکز کند. قطعات پازلی که ریبرث در طول داستان به ما ارائه میکند تصویری جالب اما ناقص را ترسیم میکنند.
در یکی از این مدخلها آمده است که در سرتاسر دنیا سربازان بهاجبار به جنگ فرستاده شده بودند اما در آن ذکر نشده کدام جبههٔ جنگ این کار را انجام داده و یا آیا اشاره به هر دو طرفین دارد. شما در طول بازی با یک یا دو نفر که در زمان جنگ جونون زنده بودهاند یا در آن جنگیدهاند صحبت میکنید و از حرفهایشان به نظر میرسد که جمهوری جونون آنطور هم که تصورش را میکردید شرافتمند نبوده است. بااینحال شاید این نتیجهٔ پروپاگاندای شینراست تا مردم را به مخالفت با دولتی انتخاب شده و به حمایت از شرکت سالاری تشویق کند. ما میدانیم سرانجام چه میشود. شینرا جمهوری جونون را نابود میکند، پایتخت آن را غرق میکند و خلأ قدرتی که بهجامانده را با تبدیلشدن به دولت حاکم بر بخش اعظمی از جهان پر میکند ولی هنوز هم جای زیادی برای توسعه و عمیقتر کردن این خط داستانی وجود دارد. اگر جمهوری جونون حکومتی سرکوبگر بود و شینرا توانسته بهعنوان یک ناجی مردم را نجات دهد چه؟ چطور تعداد محدودی توانستند قدرت کافی برای به زیر کشیدن یک جمهوری را پیدا کنند؟ بی شک آرمانگرایان در هر دو سو وجود داشتند از جمله مردمی که واقعاً بر این باور بودند که دارند کاردرست را در جنگیدن برای یک کمپانی انجام میدهند. این افراد چه کسانی بودند و زندگیشان چطور بوده است؟
آنچه که دربارهٔ پرداختن به موضوع رسیدن کمپانی شینرا به قدرت خوب است این است که پتانسیل بالایی برای بهبودبخشیدن به جهان فاینال فانتزی ۷ دارد بدون اینکه که داستانی تکراری را روایت کند. ما محتویات زیادی دربارهٔ ابر سربازانی که به لطف دخالت و دستکاری دانشمندان شرور و پشتیبانی کمپانی از پروژههای آنها عقلشان را از دست میدهند دیدهایم. این فرصت خوبی برای روایت داستانی سیاسی دربارهٔ افراد عادی در جهانی است که با همان سرعتی که بهسوی پیشرفت تکنولوژیکی در حرکتاند بهسوی جنگ نیز میروند. تصورکردن احتمالات فراوان کار دشواری نیست خصوصاً با درنظرگرفتن قدرت داستانسرایی و شخصیتپردازی که در بازی ریبرث با آن طرف بودیم. چیزی که این ایده را فوقالعاده مجذوبکننده میکند این است که عناصر زیادی در این داستان وجود دارند که به واقعیت نزدیکاند. ما در جهانی زندگی میکنیم که شرکتها روزبهروز قدرت را به دست تعداد محدودی میدهند بدون آنکه پاسخگوی اعمال خود باشند پس خیلی دور از واقعیت نیست که بهقدرترسیدن کمپانی شینرا مانندی را تصور کنیم وقتی با شرکتهایی مثل Nestle، Meta و Amazon طرف هستیم که کنترل زیادی بر روی منابع، خدمات و زیرساختهای حیاتی دارند.
داستانهای سایبر پانکی همیشه یکراست وارد قلمروی پادارمانی میشوند و جهانهایی را ترسیم میکنند که در آنها کاپیتالیسم بهقدری از کنترل خارج شده است که کمپانیها جایگزین دولتها شدهاند و دنیای فاینال فانتزی ۷ نیز در همین وضعیت قرار دارد. بازه ای که ما اکنون در آن زندگی میکنیم شبیه بازه ای است که پیش از رسیدن به یک جهان پادارمانی که توسط کمپانیها اداره و کنترل میشود رخ میدهد، جایی که نهادهای اجتماعی در آن راه به جایی نمیبرند یا به طور آگاهانه تجزیه میشوند و فشار دائم برای پیدا کردن راههای جدید دستیابی به ثروت نه تنها باعث بهبود شرایط جهان نمیشود بلکه آن را بدتر میکند. پس خلق داستانی دربارهٔ بهقدرترسیدن شینرا با تمرکز بر روی موضوع کمپانیهای با مالکیت خصوصی که کنترل اموال عمومی را به دست میگیرند میتواند داستانی معنادار و تأثیرگذار باشد. وقتی که یک کمپانی دسترسی کامل و یکپارچه به اطلاعاتی که مردم آن را مطمئن قلمداد میکنند دارد یا وقتی کنترل کنندهٔ حجم عظیمی از منابع آب آشامیدنی است یا مالک زیرساختهای اصلی ارتباطاطی است چه اتفاقی میافتد؟ اینها سوالاتی هستند که ما اکنون داریم به آنها جواب میدهیم.
فاینال فانتزی ۷ ریبرث مثل ریمیک پیش از خود شاید در نشان دادن موضوعات خود خیلی نامحسوس عمل نکند اما این دو بازی کار خوبی در توسعهٔ ایدههای اصلی فاینال فانتزی ۷ مثل مرگ، سوگواری و فناپذیری انجام داده اند و به آنها به شکل تامل برانگیزی پرداخته اند. اگر اسکوئر تصمیم بگیرد Compilation of Final Fantasy VII را ادامه دهد، سرگذشت جمهوری جونون میتواند جای خوبی برای شروع باشد و فرصت دیگری به جهان فاینال فانتزی ۷ بدهد تا داستانهایی را روایت کند که انعکاس دهندهٔ واقعیتهای زندگی باشند.
منبع: GameSpot