ساتیا نادلا (Satya Nadella)، مدیر عامل مایکروسافت، اخیرا این شرکت را به مسیر جدیدی برده که نتیجهی آن جذاب شدن این شرکت برای سرمایهگذاری میشود اما فداکاریهای لازم برای رسیدن به این چشمانداز، مشکلات زیادی را بر سر راه این شرکت قرار خواهد داد. مایکروسافت با ابزارهایی مانند Microsoft Copilot که کسب و کارها در سراسر جهان از آن به عنوان بخشی از یک انقلاب صنعتی جدید نام میبرد، در لبهی پیشرفت هوش مصنوعی است. در این میان استفاده از مدلهای زبانی Azure ،Copilot و دیگر مدلهای مشابه، سرعت تولید کد و آثار هنری را تسریع کرده و مدلهای کسبوکار جدیدی را ایجاد میکند که قبلا مانند یک رویا بود.
علیرغم هیاهوی پیشروی مایکروسافت در این حوزه، چیزی که اغلب کم در مورد آن صحبت میشود، این است که اگر ساتیا نادلا و تیم مایکروسافت طیف وسیعی از تصمیمات گیجکننده و کوتهبینانه را در سالهای گذشته نگرفته بودند، چقدر مایکروسافت جلوتر از حال حاضر بود. مرگ ویندوز فون و واگذاری بازار موبایل به اپل و گوگل، تغییر کوتاه مدت سرمایهگذاری روی ایکسباکس برای سالها آن هم وقتی که خیلی دیر شده بود یا معرفی محصولات فوقالعاده زیبای سرفیس و سپس لغو آنها، بزرگترین ثبات مایکروسافت این بود که ثبات ندارد. عدم سرمایهگذاری برای جلب مشتریان عواقب خوبی نداشته، با این حال به نظر نمیرسد که این شرکت از این اشتباهات درس بگیرد. در سال ۲۰۱۵، نادیا که توسط هولوگرامهایی برای افشای هولولنز احاطه شده بود، گفت:
ما میخواهیم از افرادی که به ویندوز نیاز دارند، به سمت افرادی که آن را انتخاب کرده و دوست دارند، حرکت کنیم. این هدف ماست.
در آن زمان بسیاری از کاربران مایکروسافت، احساس کردند که نادلا بالاخره فهمیده که مایکروسافت در کجا شکست خورده است و کجا میتواند شروع به تغییر کند. فناوری علمی تخیلی و پیشگامانهی هولولنز، در مقابل پسزمینهای از دستگاههای موبایل ویندوزی و دستگاههای جذاب و جدید سرفیس، توجهی زیادی را جلب میکرد. مایکر,سافت حتی فروشگاههای خردهفروشی خود را داشت که مشتریان میتوانستند از آنها پشتیبانی دریافت کنند و محصولات جدیدشان را کشف کنند. این نوید یک اکوسیستم فراگیر را میداد که در آن خدمات مایکروسافت ارائه شده و مردم مایل بودند از آنها استفاده کنند زیرابه معنای واقعی کلمه خوب بودند.
حال تقریبا ده سال از آن زمان گذشته و به نظر میرسد که این چشمانداز از بین رفته است. مایکروسافت ساتیا نادلا در حال سوزاندن اهداف بلندمدت برای دستاوردهای کوتاه مدت است. پول نقد مایکروسافت یک فرصت واقعی برای تبدیل شدن به یک شرکت بزرگ متفاوت بود که ابتدا روی مسئولیتهای اجتماعی، کارمندان و رضایت مشتری سرمایهگذاری میکند. با این حال مایکروسافت اکنون شرکتی با اهداف کوتهنگر است و هر کاری برای کسب سود بیشتر میکند.
یک رسوایی امنیتی
اخیرا نادلا یادداشتی ارسال کرده و از کارکنان درخواست کرده که امنیت را در اولویت قرار دهند. در این یادداشت آمده است:
اگر بین امنیت و اولویت دیگری روبرو هستید، انتخاب شما واضح است و باید امنیت را انتخاب کنید. در برخی موارد، این به معنای اولویت دادن به امنیت بر سایر کارهایی است که انجام میدهیم، مانند انتشار ویژگیهای جدید یا ارائهی پشتیبانی مداوم از سیستمهای قدیمی. این عنصر مهمی برای ارتقای کیفیت و قابلیتهای پلتفرم ما است به طوری که بتوانیم از املاک دیجیتالی مشتریان خود محافظت کنیم و دنیایی امنتر برای همه بسازیم.
شاید فکر میکردید که یکی از برجستهترین شرکتهای ابری جهان، امنیت را در اولویت قرار داده، اما با توجه به این یادداشت، به نظر میرسد که اینطور نبوده است. این یادداشت ظاهرا در نتیجه یک رسواییی امنیتی بسیار عظیم ظاهر شده که عملا در سال گذشته و حتی مدتها قبل نیز وجود داشته است. مایکروسافت خدمات ابری را برای هزاران کسب و کار در سراسر جهان و همچنین دولتها و حتی تاسیسات نظامی ارائه میدهد. این شرکت فاش کرده که هکرهای روسی اخیرا به بسیاری از سیستمهای آن از جمله سورس کد، ایمیلهای مدیران مایکروسافت و حتی ایمیلهای نهادهای دولتی ایالات متحده نفوذ کردهاند.
به طور طبیعی، این یک نقض گستردهی اعتماد و به ضرر شهرت مایکروسافت بود، اما همچنین نشان داد که مایکروسافت چقدر در این زمینه سرمایهگذاری کمتری کرده است. این شرکت در آخرین گزارشهای مربوط به درآمدهای سه ماههی خود به سرمایهگذاران در مورد حملات سایبری و آسیبپذیریهای امنیتی که میتواند منجر به کاهش درآمد، افزایش هزینهها یا آسیب به شهرت یا موقعیت رقابتی این شرکت شود، هشدار داده است.
ویندوز فون و سرفیس
سال گذشته، ساتیا نادلا از کنار گذاشتن ویندوزفون ابراز تاسف کرد و آن را یک اشتباه خواند. در واقع، مایکروسافت بخش تلفن نوکیا را به قیمت بیش از ۷ میلیارد دلار خریداری کرد و سپس نادلا مدتی پس از مدیرعامل شدن کل آن را تعطیل کرد. این در حالی اتفاق افتاد که مدت زیادی نگذشته بود که ساتیا نادلا عکسی بین خود و مدیرعامل وقت نوکیا، استفان الوپ (Stephen Elop)، منتشر کرد و ادعا کرده بود که به این پلتفرم متعهد است. با این حال این شرکت بازار موبایل را به اپل و گوگل واگذار کرده است. امروزه شرکتها به طور فزایندهای در تلاشند تا هوش مصنوعی را بهتر و سادهتر از هر زمانی در دسترس کاربران قرار دهند و بدون شک بهترین راه آن قرار دادن آن در تلفنهای همراه است؛ چیزی که مایکروسافت آن را به اشتباه کنار گذاشت.
از طرفی در مورد سرفیس استودیو، به نظر میرسد که ویدیوی معرفی شاهکار این دستگاه به طور کامل از اکانت یوتیوب مایکروسافت حذف شده است و نشان میدهد که مایکروساف چه نظر در مورد سختافزار دارد. پانوس پانای (Panos Panay)، الکس کیپمن (Alex Kipman) و دیگرانی که به دلیل نوآوریهای پیشرو در سختافزار مایکروسافت شناخته شدهاند، دیگر به دلایل مختلف در این شرکت نیستند. پانوس پانای به طور مشخص کل خط سرفیس را طراحی کرد، در حالی که کیپمن مسئول ایجاد کینکت و هولولنز بود. در واقع مایکروسافت فراتر از خود ویندوز فون، تلاشهای خود را برای نوآوری در رایانههای رومیزی، لپ تاپها و تبلتها نیز متوقف کرده است.
گفته میشود که رویداد بعدی سرفیس قرار نیست چندان جذاب باشد. مایکروسافت در حال انجام کارهای هیجانانگیزی با پردازندههای ARM در سرفیس است، اما طراحی کلی خط محصولات سرفیس در چند وقت اخیر به سختی تغییر کرده است. برخی از طرحهای نوآورانهتر و دیدنیتر، مانند سرفیس Duo، نئو، استودیو و بوک، به نفع طراحی سنتیتر مانند سرفیس پرو و سرفیس لپ تاپ کنار رفتهاند.
برای مشتریان، این بدان معناست که آیندهی سرفیس نیز به همین ترتیب تیره به نظر میرسد. این در حالی است که مشکلات محصولات سرفیس به راحتی قابل حل هستند اما مایکروسافت ظاهرا به دنبال آن نیست. جلب اعتماد در فضای مصرفکننده بسیار دشوار است. در سالهای گذشته، مایکروسافت زمان و تلاش زیادی را برای حفظ حسن نیت و اعتبار برند سرفیس صرف کرده بود. با این حال، اکنون با کمبود نوآوری، همه چیز را دور انداخته است. مرگ سرفیس فقط مرگ سرفیس نخواهد بود و اگر مایکروسافت دوباره چنین کاری را انجام دهد، این مرگ اعتماد مشتریان خواهد بود.
تبلیغات در منوی استارت ویندوز ۱۱؛ جنون محض
شاید جالب باشد که بدانید مایکروسافت با رگولاتورها بر سر کنترل گوگل و اپل بر بازار موبایل میجنگد، در حالی که از موقعیت خود در ویندوز ۱۱ سوء استفاده میکند تا برای استفاده از محصولاتش در رایانههای شخصی برای همه قلدری کند. مایکروسافت میتوانست آیندهی خود در تلفن همراه را تضمین کند، بدون اینکه مجبور باشد با رگولاتورها و اپل و گوگل درگیر شود. با این حال، مایکروسافت در نهایت از ریاکاری در خود ویندوز ۱۱ استفاده میکند، ویندوزی که با برخی معیارها در تلاش است تا سهم بازار را از ویندوز ۱۰ که تقریبا ۱۰ سال است که بر بازار حاکم است، بگیرد.
هرچند سالها است که کاربران از تبلیغات در ویندوز شکایت دارند. البته چه نرمافزار از پیش نصبشدهای باشد که قصد استفاده از آن را ندارید و چه پیشنهادهایی در لاک اسکرین، به طور کلی، میتوانید اکثر تبلیغات ویندوز ۱۱ را حذف یا خاموش کنید، اما مایکروسافت در سالهای اخیر در این زمینه تهاجمیتر شده است. مایکروسافت شروع به قرار دادن برنامههای پیشنهادی مختلف در منوی استارت میکند. با این حال این شرکت اخیرا با بازاریابی مایکروسافت اج در ویندوز ۱۱ نیز بسیار تهاجمی شده است و فراتر از بیانیهها و اعلانهایی نظیر «مایکرؤسافت اج در واقع بسیار خوب است» به بازنشانی کامل مرورگر پیشفرض خود هنگام اجرای بهروزرسانیهای اصلی رفته است. مایکروسافت در واقع با پنجرههای پاپآپ به شما هشدار میدهد که کروم را نصب نکنید و از شما میخواهد که هنگام جستجوی کروم در بینگ، با ادج بمانید.
البته ادج مرورگر نسبتا خوبی است اما مجازات کاربرانی که نمیخواهند از آن استفاده کنند، امری فاحش و مشکلی است که خود مایکروسافت ساخته است. گوگل مرورگری را ساخت که به وضوح بهتر است و دلیل آن هم صرف هزینه روی آن بوده است. مایکروسافت به اندازهی کافی روی فناوری مرورگر خود سرمایهگذاری نکرده است و با قرار دادن مشتریان در اولویت آخر، خود را از این بازار نیز کنار گذاشته است.
شرایط وخیم ایکسباکس
ظبق جدیدترین آمار منتشر شده، فروش سختافزار ایکسباکس در دو سال متوالی به صورت سالانه حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است. بخشی از آن، ترکیب ضعیف بازیهای انحصاری و تحویل نه چندان باثبات کنسولهای آن است. بخش دیگری از آن حرکت فاجعهبار مایکروسافت در سال ۲۰۱۳ و معرفی ایکسباکس وان است که از آن زمان تاکنون ابری از شک و تردید را روی این برند ایجاد کرده است. با وجود همهی اینها، ایکسباکس حتی قبل از پیوستن اکتیویژن بلیزارد به آن، درآمد زیادی داشت. در واقع، مایکروسافت میخواهد در صنعت بازی باقی بماند، از این رو سال گذشته ۷۲ میلیارد دلار برای اکتیویژن بلیزارد هزینه کرد که به آن کنترلی بر کال آو دیوتی، ورلد آو وارکرفت و سریهای بزرگی ر.ی رایانههای شخصی، کنسولها و موبایل را داد.
با اینکه بسیاری معتقد بودند که اکتیویژن بلیزارد ممکن است تحت نظر ایکسباکس بهتر عمل کند، با این حال بلافاصله پس از نهایی شدن قرارداد، شاهد اخراج صدها نفر، لغو بازیها و تعطیلی برخی استودیوها بودیم. از بیرون، سخت است که آنچه را که در ایکسباکس میگذرد کاملا آشفته نبینیم و مانند موارد بالا، هرج و مرج و ناهماهنگی نشاندهنده بخش بازی مایکروسافت است. بیشتر طول عمر ایکسباکس در ده سال گذشته حول محور بقا بوده است و این واقعیت که آنها هنوز در صنعت بازی هستند، یک معجزه است. نوآوریهایی مانند گیم پس، حمایت از فیل اسپنسر و تیمش و ساخت کنسولهای مقرون به صرفهتر مانند ایکسباکس سری اس به مایکروسافت کمک کرده است که فعلا زنده بماند. اما اکنون، روند مشهور مایکروسافت در بخشهای دیگر نیز به بخش بازی آمده و آن را تهدید میکند.
ساتیا نادلا، مدیر عامل مایکروسافت، قبلا گفته بود که هیچ تمایلی به دنیای بازیهای انحصاری کنسولها ندارد. چند ماه از این گفته گذشته و نادلا اکنون با سرمایهگذاران مختلف، استراتژی خود را برای انتقال بازیهای انحصاری ایکسباکس به پلیاستیشن جشن میگیرد؛ استراتژیای که با هشدار گسترده از سوی کاربران ایکسباکس و سردرگمی کارشناسان مواجه شده است. اگر مشتری فعلی ایکسباکس هستید، دلایل ریادی وجود دارد که باید نگران این موضوع باشید. منطقی است که انتقال بازیهای انحصاری خود مانند هیلو، گیرز یا فورتزا، برخی از دلایل خرید کنسولهای ایکسباکس را از بین میبرد.
اگر مایکروسافت دلایل خرید کنسول ایکسباکس را از بین ببرد، یک بار دیگر بازاری را به شرکتهای دیگر میدهد. علاوهبر این، جذب کاربران از طریق گیمپس نیز به خطر میافتد. این در حالی است که بسیاری از توسعهدهندگان، کار روی نسخههای ایکسباکس بازیهایشان را اتلاف وقت میبینند. این باعث میشود که مایکروسافت به ناشر دیگری در صنعت بازی تبدیل شود که در جهت کلی صنعت حرفی خاصی نمیزند اما شاید ایده همین باشد. طرح انتقال بازیهای ایکسباکس به پلتفرمهای دیگر با اسم رمز داخلی Latitude است و احتمالا بحثهایی در این شرکت بین کارمندان حول محور این پروژه وجود دارد. در این میان گزارشهایی به گوش میرسد که مایکروسافت در زمینهی آوردن انحصاریهای خود به پلتفرمهای دیگر محدودیت خاصی ندارد و همه اینها حول محور ماموریت ساتیا نادلا و مدیر مالی شرکت، امی هود، برای افزایش سود هر بخش میچرخد.
بدیهی است که قرار دادن اثری مانند هیلو اینفینیت در پلیاستیشن باعث افزایش سود خواهد شد. به عنوان مثال Sea of Thieves در فروشگاه پلیاستیشن عملکرد بسیاری خوبی از خود نشان داد و این به تقویت روند ذکر شده کمک میکند. هرچند مانند بسیاری از دیگر استراتژیهای اخیر مایکروسافت، دنبال کردن این استراتژی که حول محور سودآوری کوتاه مدت با پیامدهای بلندمدت است، عواقب خوبی نخواهد داشت و یکی از نتایج آن بدون شک از بین بردن دلایل اصلی خرید ایکسباکس است.
مایکروسافت باید کمی صبر پیشه کند
گفته میشود که درآمد خالص مایکروسافت در سه ماههی گذشته بیش از ۲۰ میلیارد دلار بوده است که بسیاری از آن مربوط به فضای ابری است. یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل سابق مایکروسافت، بیل گیتس، قبلا هشدار داده بود که مردم معمولا اتفاقات ده سال آینده را دست کم میگیرند. هرچند به نظر نمیرسد که عوامل مایکروسافت از این درسها درس بگیرند. آنها شرکتها را با سرعتی سرسامآور خریداری میکنند، در یکپارچگی سرمایهگذاری کمتری میکنند و سپس آن بخشها و محصولات را کنار میگذارند، در حالی که نمیدانند چه مشکلی پیش آمده است. انبوهی از اخراجها، ادغامهای ضعیف، سرمایهگذاری کم در یک سری از بخشهای مهم و اهمیت ندادن به مشتریان، چیزهایی هستند که بارها از مایکروسافت دیدهایم.
در نهایت در مورد ایکسباکس و بازیهایی که فعلا برای آن در دست تولید هستند، امیدواریهایی وجود دارد و ظاهرا با آثار جذابی روبرو هستیم اما این امیدواریها با ابرهایی از شک همراه هستند. در واقع شک کردن آسان است اما ایجاد اعتماد سخت است، چیزی که مایکروسافت هنوز آن را نیاموخته است.
منبع: WindowsCentral