طرفداری | پرچمدار کاروان ایران در افتتاحیه المپیک ۲۰۲۴ پاریس از صداوسیما گلهمند است.
ندا شهسواری، نماینده پینگپنگ زنان ایران در المپیک بود که سومین حضورش در این مسابقات را تجربه کرد و در کنار این موضوع پرچمدار کاروان ایران هم بود. او گرچه خیلی زود از مسابقات حذف شد ولی نمایش بسیار خوبی مقابل حریف فرانسوی خود داشت. نمایشی که البته از تلویزیون پخش نشد و همین اتفاق هم ناراحتی پرچمدار کاروان ایران را به همراه داشت. گفتگوی ندا شهسواری را با خبر آنلاین میخوانید:
صحبت را با حضورتان در المپیک پاریس و عملکردی که داشتید شروع کنیم. خودتان نظرتان در خصوص این دوره چیست؟
المپیک پاریس تجربه خوبی برای من بود. متاسفانه یک قرعه خیلی بدی به من خورد که با نفر اول فرانسه، کشور میزبان بازی داشتم که نفر 18 جهان و اول اروپاست. به نظرم برای اولین بازی خیلی قرعه سختی بود و اگر قبل از آن یک مسابقه انجام داده بودم، شاید در این بازی هم میتوانستم بهتر عمل کنم. از دید کارشناسان خوب بازی کردم ولی حریفم آمادگی خیلی خوبی داشت و از کشور میزبان بود و کلا خوب بازی کرد. من هم ست آخر نتیجه 10-6 جلو بودم و باختم و اگر میبردم احتمال برگشتن بازی بالا بود. هر جفتمان هم چپدست بودیم و بازی خیلی خوب میچرخید. من کمی هم آسیب جزیی داشتم و نتوانستم در نهایت بازی را ببرم.
پیشبینی خودتان قبل از مسابقات چه بود؟ فکر میکردید تا چه مرحلهای پیش بروید یا اصلا به مدال فکر میکردید؟
من حتی اگر آن مسابقه را میبردم هم بازی بعدیام به نظرم راحتتر بود و به یک حریف هندی میخوردم که قبلا با او بازی کرده بودم و 3-2 شده بود. اگر بازی اول را میبردم و قرعهام راحتتر بود، میتوانستم بازی بعدی را هم ببرم و این روی رنکینگ بینالمللیام هم خیلی تاثیر داشت. چون امتیاز المپیک بالاست و هر بازی که ببری رتبه خوبی میگیری. اگر آن بازی را میبرد احتمال برد در بازی بعدی بیشتر بود. از 64 نفر به 32 تا میرفتم. پینگپنگ هم رشتهای است که واقعا سخت است و تک حذفی است و مثل خیلی از رشتهها شانس مجدد نداری. همان اول ممکن است به حریف سختی بخوری و اینطوری نیست که قرعه راحتتر داشته باشد و رشته بسیار سختی است و با یک باخت کلا کنار میروی. به همین خاطر مدال گرفتن در آن خیلی سخت است.
پینگپنگ ما در بازیهای آسیایی خیلی خوب عمل کرد مدال برنز هم گرفتیم. به نظرتان چه زمانی پینگپنگ ما میتواند در المپیک به مراحل آخر برسد و مدال هم بگیریم؟
خب مثلا تیم مردان ما که توانست آن مقام تاریخی را بیاورد، خب برادران عالمیان و آقای هدایی چندین سال است در لیگ فرانسه بازی میکنند. این نشان میدهد اگر بازیکن و تیمی بخواهد نتیجه خیلی خوبی بگیرد، نیاز به زمانبندی طولانی، کمپهای خارجی، حریفان تمرینی خیلی خوب دارد و لژیونر شدن خیلی مهم است. همین تغییرات را در برادران عالمیان حس کردیم. اگر دست روی دست بگذاریم و فقط در لیگ ایران بازی کنیم، آن تغییری که مدنظر است رخ نمیدهد. البته در یکی، 2 سال اخیر در بخش خانمها هم به لیگ ترکیه و آلمان میرویم که در آینده مثمر ثمر خواهد بود.
به نظرتان شرایط برای پیشرفت پینگپنگ فراهم است؟
بله تا حدودی فراهم شده و بازیکنها خارج بازی میکنند و چون حریفان بیشتر و قویتری خارج هستند خودش باعث انگیزه هم میشود که تمرینات بیشتری داشته باشند. یکی از دلایلی که باعث شد من سهمیه بگیرم، این بود که 2-3 سال پشت هم در ترکیه بازی کردم که بازیکنان روسیه و رومانی و مصر را میگیرد و خب باعث شد با نفرات مختلف مسابقه دهم و سهمیه بگیرم.
شرایط درآمدی در ترکیه و کشورهای دیگر چطور است؟
مثل ایران است و مدل باشگاهی است. پول آنها به لیر است و کمی از ایران مبلغ بالاتری دارد ولی چون تعداد تیمها زیاد است، تعداد دورها و بازیها بیشتر است و هر 20 روز یک بار مسابقه داریم و باعث میشود بازیکن همیشه در آمادگی باشد و 7-8 ماه در سال در پیک باشد.
الان میانگین درآمد در ایران چقدر است؟
در بخش خانمها خیلی کم است و سال پیش که در سایپا بودم و بالاترین قرارداد را داشتم، 150 میلیون تومان بود. حالا امسال خیلی صحبت کردم که رشته ما المپیکی است و باید قراردادها بالاتر برود و شاید امسال نهایتا 2 برابر شود ولی با این تورم و هزینههایی که ما داریم به نظرم جوابگو نیست. ترکیه هم تقریبا همین است و کمی بیشتر میشود.
الان شما شغل دیگری هم دارید؟
متاسفانه نه. چون مغایرت دارد. اگر ما از 7 صبح تا بعد از ظهر سر کار باشیم نمیتوانیم به تمرینات حرفهای برسیم. پینگپنگ جزو رشتههایی است که باید حتما صبح و عصر تمرین کنی و زمان طولانی میخواهد. اگر کار دیگر کنیم از شرایط حرفهای دور میشویم. دغدغه ما هم همین است و من از المپیک لندن همیشه از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک درخواست داشتم ما را بیمه کنند. ما هم به نوعی کارمند محسوب میشویم و من 22-23 سال است که عضو تیم ملی هستم و باید بیمه میشدم. ورزش هم صنعت است و باید ورزشکاران را بیمه میکردند. حداقل میشد المپیکیها را بیمه کنند. بالاخره کلی از درس و خوشیها گذشتیم و مگر چند المپیکی در ایران وجود دارد. ما این درخواست را دادیم و همیشه گفتند بررسی میشود. دغدغه ما این است که اگر روزی ورزش را کنار بگذاریم باید چه کار کنیم؟ شاید یکی از دلایل بزرگی که باعث میشود تمرکزمان به آن شکل روی مسابقه نباشد و نتوانیم با دل و جان کار کنیم، همین دغدغههاست. باید به این فکر کنیم نکند آسیب ببینم و نتوانم پینگپنگ بازی کنم.
کلا مدالآوری در پینگپنگ با کشتی و تکواندو فرق دارد.
چون آنها وزنکشی دارند و سبکهای مختلف هم جدا هستند. مثلا در وزن 49 کیلوگرم تعداد محدودی هستند ولی ما کلا یک دسته هستیم و همه باهم بازی میکنیم.
قرعهها براساس رنکینگ نیست؟
چرا هست ولی تا حدودی شانسی است دیگر.
برای بقیه رشتهها پاداش مدال تعیین شده بود ولی آیا برای رشته شما که خود سهمیه المپیک هم ارزش بالایی دارد، پاداشی در نظر گرفته شده است؟
ما بعد از کسب سهمیه از کمیته پاداش گرفتیم و وزیر ورزش هم پاداش دادند. هر ورزشکاری سهمیه بگیرد پاداش هم میگیرد.
در چین که یکی از قدرتهای این رشته است شرایط چطور است؟ آنجا دستمزدها به چه صورت است؟
من چند سال پیش برای المپیک ریو 15 روز کمپ چین بودم و کلا در آن آکادمی زندگی میکنند و در ماه چند روز به خانه میرفتند. دغدغه چیزی را نداشتند و لیگهایشان به قدری خوب هست که کلا به عنوان یک شغل به آن نگاه کنند. درس هم میخواندند و دغدغهای نداشتند.
این دوره سومین المپیک شما محسوب میشد. کمی در خصوص حضور در 3 المپیک بگویید. اینکه از 2012 تا 2024 در اوج بودید و حداقل در ایران کسی نتوانست شما را شکست دهد و بهتر از شما عمل کند.
باید اول از همه از نظر جسمی همیشه خودت را در آمادگی نگه داری و تکنیکهای خودت را هر روز آپدیت کنی. نمیتوانی 10-12 سال از یک تکنیک استفاده کنی و هر روز مدلهای جدیدی به بازیها اضافه میشود و اگر من همان سبک قدیمی 10 سال پیش را بازی میکردم، قطعا نمیتوانستم نتیجه بگیرم و به المپیک بروم. برنامهریزی و تمرینات مستمر میخواهد که با علم روز دنیا پیش بروی و باید همیشه خودت را در اوج نگه داری تا نتیجه بگیری.
این دوره پرچمدار هم بودید. کمی از حس و حال حضور در مراسم افتتاحیه به عنوان پرچمدار کاروان ایران بگویید.
من 2 ماه قبل از المپیک که سهمیه گرفتم خیلی خوشحال شدم که برای سومین بار سهمیه گرفتهام و بعد که متوجه شدم پرچمدار هم هستم، خوشحالیام 2 برابر شد. چون پرچمداری کشورت یک غرور خاصی دارد و حس غرور ملی را به من داد و خیلی خوشحال بودم پرچمدار کشورم هستم. مراسم افتتاحیه این دوره هم کمی متفاوت بود و در قایق برگزار شد و به نظر من جالب بود. از یک نظر شاید بگوییم خیلی در دید مردم و تماشاگران نبود ولی ایده جالب و متفاوتی بود. خدا را شکر میکنم پرچمدار بودم.
مراسم افتتاحیه هم خیلی حاشیه داشت و انتقاد زیاد بود!
من چون روز بعد بازی داشتم، بعد از مراسم پرچم خیلی از ما ورزشکاران ایرانی زود برگشتیم و تا آخر نبودیم. ایرادش این بود که باران آمد و خیس شدیم و جایی را ترتیب ندادند که ورزشکاران بتوانند خیس نشوند و هوا هم سرد شده بود. تنها ایرادش همین بود ولی بعدش مراسم را نمیدانم چطور پیشرفت و اطلاعی از انتقادات ندارم. کلا میزبانی پاریس خلاهایی داشت و از نظر حمل و نقل و دهکده مشکلاتی بود. مثلا هر یک ساعت ماشین میآمد و وقتی پر میشد ماشین دیگری نبود.
از وضعیت غذا هم خیلی انتقاد کردند…
من در المپیک لندن و ریو هم بودم و غذاها خیلی مناسب بود ولی اینجا ضعیفتر بود.
کمی از پیشرفتهای ورزش زنان و تاثیر آن روی نسل آینده بگویید.
به نظرم ما راهی را برای خانمها باز کردیم که باید دور بعد بهتر از ما عمل کنند. در شروع سخت است از سدی عبور کنی و مثلا به المپیک برسی و خوب بازی کنی. به نظر من هر نسلی که میگذرد باید بهتر از ما عمل کنند. به نظرم ما به وظیفهمان عمل کردیم و توانستیم راه را برای جوانها باز کنیم. به آنها نشان دادیم هر چیزی ممکن است و اراده قوی و تمرینات مستمر میخواهد. باید هدف بگذارند و تلاش کنند به آن برسند و هیچ چیزی غیرممکن نیست.
یکی از اتفاقات المپیک مبارزه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده بود که دوباره 2 ایرانی مقابل هم قرار گرفتند. حس شما در زمان این مسابقه چه بود؟
2 ایرانی بودند که باهم بازی داشتند و من هر 2 را دوست دارم و اینطوری نبود که بگویم دوست دارم کدام یک برنده شود چون به نظرم هر 2 ایرانی بودند. میدانم هر 2 بازیکن خیلی کشورشان را دوست دارند و از نظر من فرقی نمیکرد کدام برنده شوند چون در نهایت ایرانی هستند. خوشحال شدم 2 ایرانی روی سکو رفتند چون 2 مقام المپیکی خیلی خوب کسب شد و در فرانسه بازتاب خوبی داشت و سر و صدا کرد که چقدر ایرانیها خوب مدال گرفتند و درخشیدند.
تلاشهایی در تلوزیون و رسانهها شد که این دو نفر را مقابل هم قرار دهند.
دقیقا اما دیدیم که هر دو نفر روی سکو هم دیگر رو بغل کردند و نشان دادند که هیچ مشکلی با هم ندارند که صحنه بسیار قشنگی بود. ناهید و کیمیا دوستان قدیمی هم هستند و به نظر من کار درستی نبود که گزارشگر یا رسانه ها بخواهد این دو را مقابل هم قرار دهد.
شما در دورانی که ورزشکار بودید پیشنهاد مهاجرت داشتید؟
بله من همان اوایل که مسابقات میرفتیم چندین پیشنهاد به من رسید اما همیشه گفتم که وابستگی خانوادگی همیشه مانع این قضیه شد و هیچ وقت به این پیشنهادات فکر نکردم.
یکی از دختران مدال آور ما مبینا نعمت زاده بود که بعد از مدال حاشیههایی را به وجود آورد.
من هم دیدم مصاحبهاش را اما قاعده و منطقش این است که شما در همان رشتهای که فعالیت می کنید درس بخوانید. ما ورزشکار حرفهای هستیم قطعا نمی توانیم هم ورزش حرفه ای داشته باشیم و هم رشتهای مانند پزشکی را بخوانیم. نه پزشکی و نه حتی رشته های ساده تر. به نظر من منطقی این است که در همان رشته تربیت بدنی درس بخوانیم.
این قضیه حتی حواشی بین خود ورزشکاران نیز به وجود آورد مثل خواهران منصوریان که انتقاد کردند و مبینا نعمتزاده هم پاسخ داد.
به نظر من ورزشکاران نباید با هم درگیری پیدا کنند یا رشته همدیگر را زیر سوال ببرند. هر کسی در هر رشتهای زحمت می کشد و هر رشته ای سختی خودش را دارد و هر کسی می گوید رشته من سخت تر است. مبینا هم از روی بچگی این حرف را زد و شاید اگر بیشتر فکر می کرد این حرف را نمیزد.
به نظر شما مدال المپیک ارزشش بیشتر است یا مدرک پزشکی؟
بستگی دارد با چه دیدی به آن نگاه کنید برای من مدال المپیک یا جهانی ارزشمندتر از هر چیزی است، اگر از نظر مالی بخواهیم نگاه کنیم مدرک پزشکی قطعا ارزش بالایی دارد اما از نظر خودم و دید شخصی حاضرم یک مدال جهانی یا المپیک در کارنامه داشته باشد. مبینا را دیگر همه ایران می شناسند اما دکتر در ایران بسیار زیاد است و همه آنها را نمی شناسند.
شما اگر مدال المپیک می گرفتید چه درخواستی داشتید؟
من اگر مدال می گرفتم همان مطالبه معمول که هر مدال آوری خواهد داشت را داشتم و یکی بحث بیمه که گفتم.
به المپیک چهارم فکر می کنید؟
چیزی معلوم نیست، به همه چیز بستگی دارد از نظر بدنی فکری و ذهنی باید آماده باشی و سهمیه گرفتن خودش کار بسیار دشواری است چیزی مشخص نیست، شاید بازی نکنم، اصلا از آینده خودم خبر ندارم