۱۰ غول‌آخر که به خفن‌ترین شکل وارد زمین مبارزه می‌شوند

به قول مگامایند (Megamind)، شخصیت کارتونی از انیمیشنی به همین نام، تنها فرق بین یک شرور و ابرشرور، شیوه‌ی ارائه است. هر اراذل اوباشی می‌تواند وارد معرکه شود و درگیری ایجاد کند، ولی فقط یک شرور واقعی، یک استاد واقعی فاجعه، به‌شکلی حماسی وارد زمین مبارزه می‌شود و همه‌ی نظاره‌گران را انگشت‌به‌دهان می‌گذارد.

شرورهای ویدئوگیم که در ادامه از آن‌ها اسم برده می‌شود، به‌لطف عوامل مختلفی چون ظاهر خفن، لحظات دراماتیک یا در بعضی موارد، عدم وجود این عوامل، موفق شدند حضور خود را حسابی توی چشم شما کنند. بهتر است وقتی در حال آمدن به سمت شما هستند، خوب چشم‌هایتان را باز کنید.

۱۰. گنن افسانه‌ی زلدا: اوکارینای زمان (Ganon – The Legend of Zelda: Ocarina of Time)

مبارزه با ganondorf در بازی Ocarina of Time

پس از این‌که لینک با موفقیت گنندورف (Ganondorf) را در قلعه‌اش شکست می‌دهد و زلدا را نجات می‌دهد، این دو با شجاعت از قلعه فرار می‌کنند، در حالی‌که نفرت گنندورف به‌هنگام مرگ قلعه‌ی اطراف‌شان را تخریب می‌کند. قلعه به‌طور کامل فرو می‌ریزد و آن‌ها موفق به فرار می‌شوند، ولی این پایان کار نیست.

همچنان که لینک مشغول وارسی خرابه‌های قلعه است، گنندورف دوباره به پا می‌خیزد و با استفاده از انرژی ترایفورس قدرت (Triforce of Power) به هیولایی تبدیل می‌شود که طبق سرنوشتش همیشه محکوم به تبدیل شدن به آن بود. وقتی روی دو پا می‌ایستد، اسمش پدیدار می‌شود: گنن. برخلاف بقیه‌ی باس‌های اوکارینای زمان، گنن هیچ لقب و کنیه‌ای ندارد. نیازی هم به این چیزها ندارد. صرفاً ابهتش گویای همه‌چیز است.

۹. جرگینگا (فرم نابودکننده‌ی سیاره) ۱۰۱ شگفت‌انگیز (Jergingha (Planet Destruction Form) – The Wonderful 101

تصویری از بازی wonderful 101

۱۰۱ شگفت‌انگیز موفق می‌شوند به فضاپیمای گِثجرک (GETHJERK) نفوذ کنند و با دنیای ماشینی جرگینگا (The Machine World Jergingha) روبرو شوند. جرگینگا حقیقت ماموریت گثجرک را برملا می‌کند و از تکنولوژی نقاب شگفتی (Wonder Mask) گروه علیه خودشان استفاده می‌کند، ولی آن‌ها موفق می‌شوند با استفاده از گلوله‌ای از توپ ویرجین ویکتوری (Virgin Victory) او را نابود کنند. متاسفانه برخلاف آن چیزی که ممکن است فکر کنید، نابود کردن مغز جرگینگا اصلاً جلوی او را نمی‌گیرد.

بخوانید  محمدحسین کنعانی زادگان، پرسپولیس را به بازی برگرداند؛ یک گل، یک پاس گل

پس از این‌که اعضای تیم از فضاپیما فرار می‌کنند، پوسته‌ی بیرونی فضاپیما از آن جدا می‌شود و بدن واقعی جرگینگا به ما نشان داده می‌شود: در فرم نابودکننده‌ی سیاره، آن هم با ژست کلاسیک گان‌باستر (Gunbuster) که در بسیاری از آثار مکا (Mecha) مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این فرم ویرجین ویکتوری حتی نمی‌تواند او را اسکن کند. او زیادی بزرگ، زیادی قدرتمند و زیادی… همه‌چیز است!

۸. ریولور آسلات متال‌گیر سولید (Revolver Ocelot – Metal Gear Solid)

تصویری از ocelot در بازی Metal Gear Solid

سولید اسنیک در حالتی به کنث بارکر (Kenneth Barker)، رییس آرمزتک (ArmsTech) برخورد می‌کند که او وسط یک تله‌ی انفجاری پیچیده گیر افتاده است. همچنان که از خود می‌پرسد چگونه او را آزاد کند، صدایی آرام، ولی رسا به او توصیه می‌کند که عقب بایستد. در اینجاست که مامور مخصوص فاکس‌هاوند (FOX-HOUND)، ریولور آسلات وارد میدان می‌شود.

آسلات بدون مقدمه شروع به اجرای ترفند نمادین‌اش می‌کند: چرخاندن ریولور نظامی مخصوص‌اش دور دست و سپس توصیف کردن فضیلت‌های این اسلحه. البته ورود او در مقایسه با باس‌های دیگر چندان پرزرق‌وبرق نیست،‌ ولی همین‌که آسلات در حدی جسارت دارد که به محض ورود خود را معرفی می‌کند و با اسلحه‌ای که در دست دارد ترفند انجام می‌دهد، او را لایق ورود به این فهرست می‌کند.

۷. روشنایی هالو نایت (The Radiance – Hollow Knight)

تصویری از مبارزه با radiance در بازی Hollow Knight

در طول هالو نایت، دشمن اصلی شخصیت بازی تا حدی مبهم است. گاهی جرقه‌هایی از نور روشن پشت چشمان کسانی که تسلیم آلودگی (The Infection) شده‌اند – همان کسانی که باعث برانگیخته شدن خشم هالو نایت شده‌اند –  دیده می‌شود. شوالیه، با کمک قدرت میخ رویاها (Dream Nail) و کمک‌رسانی هورنت (Hornet)، موفق می‌شود وارد ذهن هالو نایت شود تا به حقیقت ماجرا پی ببرد.

داخل ذهن او، شوالیه قلمرویی را کشف می‌کند که از ابرها پر شده و غرق در نور است و یک خورشید باشکوه بر فراز آن می‌درخشد. به نظر نمی‌رسد دشمنی حاضر باشد، ولی شوالیه میخ‌اش را بیرون می‌آورد و نیت خود را برای دوئل کردن فاش می‌کند. در اینجاست که خود خورشید بال درمی‌آورد و جلوی شوالیه پدیدار می‌شود و یک موجود پروانه‌ای باستانی را که فقط با عنوان روشنایی شناخته می‌شود به ما معرفی می‌کند.

۶. دایساکو کوزه یاکوزا زیرو (Daisaku Kuze – Yakuza 0)

تصویری از مبارزه با kuze در بازی Yakuza 0

همچنان که کازوما کیریو (Kazuma Kiryu) دائماً سعی می‌کند از خانواده‌ی دوجیما (Dojima) – که قصد جان او را دارند – فرار کند، وارد فاضلاب کاموروچو (Kamurocho) می‌شود. متاسفانه این فاضلاب یک تله بود. همچنان که کیریو در حال جلو رفتن در دل تاریکی است، نوری در انتهای تونل پدیدار می‌شود. دایساکو کوزه، ستوان خانواده‌ی دوجیما، سوار بر یک موتورسیکلت در حال ویراژ دادن در امتداد تونل است. کوزه یک میله‌ی فلزی در دست دارد که در حال کشیده شدن روی زمین و جرقه زدن است.

بخوانید  مراسم پلی‌استیشن شوکیس برای هفته‌ی بعد برنامه‌ریزی شد

کیریو موفق می‌شود در برابر موتورسیکلت جاخالی دهد، ولی کوزه، خشمگین از سرکشی کیریو در برابر خانواده‌اش (و همچنین از دست دادن یکی از انگشتانش به‌خاطر او)، از موتور پیاده می‌شود و در حالی‌که صورتش از خشم سرخ شده و چشم‌هایش از حدقه بیرون زده‌اند، با میله‌اش به کیریو حمله‌ور می‌شود. در این لحظه کوزه کاملاً مصمم است تا کیریو را آنقدر بزند تا بمیرد، و این تمایل او کاملاً از قیافه‌اش معلوم است.

۵. مورفو نایت کربی و سرزمین فراموش‌شده (Morpho Knight – Kirby And The Forgotten Land)

تصویری از مبارزه در بازی kirby

همچنان که کربی و الفیلین (Elfilin) در حال اکتشاف مرحله‌ی مرموز فورگو دریمز (Forgo Dreams) هستند تا لئونگار (Leongar) رویابین را نجات دهند، در نهایت او را در بازنمایی رویاگونه‌ای از لب دیسکاورا (Lab Discovera) ملاقات می‌کنند. آن‌ّها با استفاده از تکه‌های پراکنده‌شده‌ی روحش، موفق می‌شوند لئونگار را زنده کنند، ولی روح فکتو فارگو (Fecto Fargo) در جلد او فرو می‌رود.

کربی موفق می‌شود روح فارگو را از بدن لئونگار جدا کند و آماده می‌شود تا رو در رو با این روح مبارزه کند، ولی ناگهان همه‌چیز متوقف می‌شود. سروکله‌ی یک پروانه‌ی نارنجیِ شناور در هوا پیدا می‌شود، روی فارگو فرود می‌آید و در یک لحظه، بدن او را می‌دزدد و در عرض یک لحظه به مورفو نایت مرموز – متجاوزی غیرمنتظره به سرزمین رویاها – تبدیل می‌شود.

۴. ند نامیرا سرزمین‌های مرزی (Undead Ned – Borderlands)

مبارزه با غولآخر در بازی borderlands

در انتهای محتوای دانلودی جزیره‌ی زامبی‌های دکتر ند (Zombie Island of Dr. Ned)، با دکتری که اسم او در عنوان دی‌ال‌سی درج شده و به‌تازگی فهمیده‌اید که آدم بد داستان است (واقعاً‌ چطور می‌شد حدس زد؟!) روبرو می‌شوید. ند به کمک زامبی‌های نوکرش درگیر تیراندازی با شما می‌شود، ولی به‌راحتی هر دشمن انسان دیگری از پا درمی‌آید.

پس از مرگ او، تیتراژ پایان دی‌ال‌سی پخش می‌شود، اما ناگهان پنجه‌ای پدیدار می‌شود و با پاره کردن تیتراژ آن را از صفحه‌ی پشت‌سرش جدا می‌کند. آن موجودی که از پرده‌ی چهارمِ به وجود آمده مستقیماً به شما خیره شده، دکتر ند است که در قالب یک موجود نامیرا به زندگی برگشته و اعلام می‌کند هنوز کارش با شما تمام نشده است. این دقیقاً از همان غافلگیرهای داستانی است که باعث می‌شود پیش خود فکر کنید: یا خدا!

بخوانید  ۶ ایده‌ی عالی برای استایل پیراهن هاوایی مردانه

۳. جادوگر مجموعه‌ی خانه‌ی مردگان (The Magician – The House Of The Dead Series)

تصویری از بازی house of the dead

در مجموعه‌ی خانه‌ی مردگان، یک سازمان دولتی خیالی به نام ای‌ام‌اس (AMS) وجود دارد. در اولین بازی مجموعه‌ی خانه‌ی مردگان، دو مامور از این سازمان به نام جی (G) و روگن (Rogan) در قلب عمارت دکتر کورین (Curien Mansion) نفوذ می‌کنند. در آنجا، شخص دکتر کورین با پوزخندی طعنه‌آمیز و تکان دادن دست از آن‌ها استقبال می‌کند: شاهکار نهایی او بالاخره کامل شده است. پس از پدیدار شدن یک جرقه، جادوگر تیپ O آزاد می‌شود. این موجود قدرتمند و سرکش، خود کورین را می‌کشد و آماده می‌شود تا ترتیب دو مامور را نیز بدهد. آن‌ها پرونده‌ی خود را باز می‌کنند تا نقطه‌ضعف او را پیدا کنند، ولی این نقطه‌ضعف معلوم نیست.

البته نمی‌توانیم از جادوگر صحبت کنیم و به بازگشتش در خانه‌ی مردگان ۲ اشاره نکنیم. در این بازی او خود را به مقر گلدمن (Goldman) پرتاب می‌کند، انفجاری بزرگ ایجاد می‌کند و بدن کرم‌گرفته و از نو ساخته‌شده‌ی خود را نشان می‌دهد. در هر دو بازی، موسیقی نمادینی که حین مبارزه با او پخش می‌شود، گل سرسبد ورود او به میدان مبارزه است.

۲. پدر رودان بایونتا (Father Rodin – Bayonetta)

تصویری از rodin در بازی بایونتا 2

پس از این‌که در بایونتا ده میلیون هاله (Halo) جمع‌آوری کنید، در مغازه‌ی رودان یک بلیط پلاتینومی ویژه پدیدار می‌شود. روی بلیط نوشته شده که اگر آن را به رودان بدهید، قدرت‌های او پیش از تبدیل شدن به فرشته‌ای سقوط‌کرده به او برگردانده می‌شود. پس از خرید بلیط، رودان برگشتن خود به فرم سابقش و تمایلش برای «جشن گرفتن» را با کمال هیجان‌زدگی اعلام می‌کند.

رودان بایونتا را وارد جهانی دیگر می‌کند و با گذر یک لحظه، او را ملبس به ردایی سفید و درخشان می‌بینیم، همراه با خالکوبی‌هایی که نور رنگین‌کمان از آن‌ها می‌درخشد. او حرف دیگری نمی‌زند: صرفاً پوزخند می‌زند و با حرکت دستش می‌گوید: «هرچی داری رو کن.» اگر نمی‌دانید با چه‌کسی طرف هستید، لقب او «موجود بی‌نهایت» (The Infinite One) شاید سرنخی برای شما باشد.

۱. آسریل دریمور آندرتیل (Asriel Dreemurr – Undertale)

تصویری از بازی undertale

در طی داستان (یا بهتر است بگوییم داستان‌های) آندرتیل، فلووی د فلاور (Flowy the Flower) خود را به‌عنوان دشمن اصلی شما معرفی می‌کند و از قدرت روح انسان‌ها استفاده می‌کند تا خود را به یک هیولای غول‌پیکر تبدیل کند. اگر بازی را با رویکرد صلح‌طلبانه‌ی خالص دنبال کنید، او دست خود را رو می‌کند و با استفاده از روح انسان‌ها و روح تمام هیولاها در زیرزمین خود را به شکل واقعی‌اش درمی‌آورد.

بیشتر بخوانید: آندرتیل؛ آیا بازیکن به موجودات بازی تعهد اخلاقی دارد؟

پس از درخششی لحظه‌ای، یک هیولای کودک پدیدار می‌شود. او دوستانه با شما احوال‌پرسی می‌کند و ازتان می‌پرسد که آیا او را به یاد دارید یا نه. سپس با درخششی دیگر، او به‌عنوان یک موجود قدرتمند به نام آسریل دریمور نمایان می‌شود. معمولاً وقتی رابط کاربری مبارزه در باس‌فایت پدیدار می‌شود، پشت آن نوعی شوخی نهفته است، ولی در این مورد خاص فقط یک جمله می‌بینید: «این پایان است».

منبع: The Gamer

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ

منبع

مطالب مرتبط

مطالب تصادفی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *