ترکیب چند ژانر متفاوت در صورتی که به درستی انجام نشود ممکن است چالشبرانگیز باشد. وقتی تعداد زیادی ژانر با هم ترکیب شوند، اغلب اوقات فیلم در نهایت به یک اثر شلوغ و بیمحتوا و حوصلهسربر تبدیل میشود. برخی از ژانرها این قابلیت را ندارند که به خوبی در کنار هم قرار بگیرند، در حالی که برخی دیگر این حس را در بیننده بوجود میآورند که انگار برای تکمیل یکدیگر ساخته شدهاند. یک کمدی رمانتیک، لحظات عاشقانه و طنز را در هم میآمیزد و از ابتدای ورود به صنعت سینما یک ترکیب موفق بوده است. حدود صد سال است که مخاطبان ترکیب این دو ژانر را دوست دارند. ترسناک و کمدی نیز به خوبی در کنار هم قرار میگیرند و ترکیب این دو ژانر الهامبخش فیلمهای موفقی مانند «سرزمین زامبیها» (Zombieland) و «شان میمیرد» (Shaun of the Dead) شده است. در این مطلب ۱۰ فیلم کمدی درام تماشایی را نام بردیم که با احساسات شما بازی میکنند.
ترکیب کمدی و درام که به عنوان «درامدی» (dramedy) نیز شناخته میشود، دو ژانر محبوبیاند که سابقهی همکاری خوبی با هم دارند. کمدی و درام خیلی راحت در کنار یکدیگر قرار میگیرند زیرا افراط و تفریط را در یکدیگر متعادل میکنند. کمدی میتواند به کاهش جدیت یک درام کمک کند، در حالی که درام میتواند داستانی را که یک کمدی سعی در انتقال آن دارد بهبود ببخشد. درامدیها برای مردم جذابند زیرا بیننده برایشان وقت صرف میکند و در عین حال از فیلم یک حس لذتبخش برایش باقی میماند. با وجود عنصر طنز در ترکیب کمدی و درام، این بخش درام است که اغلب بر احساسات شما تاثیر میگذارد. درامدیها میتوانند شما را غمگین، گیج، سرگرم یا خوشحال کنند. یک درامدی موفق باعث میشود که بیننده مسیر خود را در چرخهی احساسات انسانی به خوبی پیدا کند.
- ۱۰ فیلم درام برتر سال ۲۰۲۲ از بدترین تا بهترین
- ۱۰. «دکتر هالیوود» (Doc Hollywood)
- ۹. «قلمرو طلوع ماه» (Moonrise Kingdom)
- ۸. «جونو» (Juno)
- ۷. کلوپ صبحانه (The Breakfast Club)
- ۶. داستانهای مایروویتز (The Meyerowitz Stories)
- ۵. لیدی برد (Lady Bird)
- ۴. جاده صاعقه (Thunder Road)
- ۳. عشق پریشان (Punch-Drunk Love)
- ۲. نمایش ترومن (The Truman Show)
- ۱. انگل (Parasite)
۱۰. «دکتر هالیوود» (Doc Hollywood)
- کارگردان: مایکل کارتن جونز
- بازیگران: مایکل جی فاکس، جولی وارنر، برنارد هاگز
- محصول: ۱۹۹۱
- امتیاز متاکریتیک: ۵۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
دکتری که از ماساچوست به لسآنجلس میرود تا یک جراح پلاستیک بزرگ شود، به خاطر خرابی ماشینش در بین راه، در شهر پادونک در کارولینای جنوبی گیر میکند. مایکل جی فاکس نقش دکتر بن استون را بازی میکند که مجبور میشود زمانی که ماشینش در حال تعمیر است به صورت رایگان در مطب پزشک محلی کار کند. در ابتدا، او از این که در این شهر درب و داغانی که در آن همه یکدیگر را میشناسند و تمام مشاغل محلی در جادهی اصلی شهر واقع شدهاند، گیر افتاده است، وحشت میکند.
اما با پیشرفت فیلم، او کمکم با مردم شهر ارتباط برقرار میکند و در نهایت به مسائل مربوط به سلامتی شهری که آنها بسیار دوست دارند میرسد. مردم شهر هم همراه او تغییر میکنند، چرا که اکثر آنها در ابتدا او را یک جراح خودخواه میدانستند که فقط به ثروت و موفقیت شغلیاش اهمیت میدهد. این یک فیلم واقعا حال خوب کن است که مطمئنا لبخند را بر لبان شما خواهد آورد. این فیلم طنز و عشق دلنشینی دارد و تماشای مایکل جی فاکس در نقش اصلی همیشه لذتبخش است.
۹. «قلمرو طلوع ماه» (Moonrise Kingdom)
- کارگردان: وس اندرسون
- بازیگران: بروس ویلیس، ادوارد نورتون، بیل موری
- محصول: ۲۰۱۲
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
یک پسر پیشاهنگ و یک دختر نوجوان در شهری ساحلی واقع در نیوانگلند دهه ۶۰ عاشق یکدیگر میشوند و تصمیم میگیرند با هم فرار کنند. مردم در شهر گروههای جستجو تشکیل میدهند تا به دنبال آنها بگردند و این تکاپو برای یافتن آنها باعث میشود که در این درام عجیب و غریب به کارگردانی وس اندرسون شهر زیر و رو شود. اندرسون به خاطر خلق فیلمهایی با الگوهای رنگی بسیار خاص و پرطراوت و داشتن نماهای متقارن که کاملا در مرکز قرار گرفتهاند و دیالوگهای طنز و شخصیتهای عجیب و غریبش شهرت دارد.
تمام این ویژگیها بر جذابیت و زیبایی فیلمهای او میافزاید. در این فیلم بچهها بیشتر شبیه بزرگسالان و بزرگترها بیشتر شبیه بچهها رفتار میکنند. سام و سوزی وقتی تصمیم میگیرند با هم شهر را ترک کنند کاملا آرام و مسئولیتپذیر هستند، در همین حال، بزرگسالانی که به دنبال آنها میگردند با هم بحث میکنند و به راحتی حواسشان پرت میشود. این فیلم خندهدار و شیرین دربارهی عشق نوجوانی است که باعث میشود عشق دوران کودکی و روزهای تابستانی خود را به یاد آورید.
۸. «جونو» (Juno)
- کارگردان: جیسون رایتمن
- بازیگران: الن پیج، مایکل سرا، جنیفر گارنر
- محصول: ۲۰۰۷
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
جونو ۱۶ ساله (با بازی الن پیج) یک دانشآموز دبیرستانی در غرب میانه است که به طور غیرمنتظرهای پس از رابطه با بهترین دوستش بلیکر باردار میشود. پس از بحث در مورد نحوهی رسیدگی به این وضعیت، او تصمیم میگیرد فرزندی که هنوز متولد نشده را به زوج پولداری که در یک سایت پیدا کرده است برای فرزندخواندگی معرفی کند و در طول دوران بارداری به تحصیل در مدرسه ادامه دهد. از میان این دو زوج مرد شخصیتی آرام و به موسیقی علاقهی زیادی دارد، در حالی که زن فعالتر است و به وضوح بسیار مشتاق است که مادر شود.
«جونو» یک درام ظریف، عجیب و غیرمعمول است که عدم قطعیت و شرمندگی را که صرفا در دوران نوجوانی گریبان همه را میگیرد، به تصویر میکشد. جونو، در حالی که نسبتا از خود برای حضور در یک دبیرستان مطمئن است، هنوز هم در درون خود دربارهی درست و غلط بودن بحث میکند و تنها با تلاشی مضاعف به خاطر بارداریاش سعی دارد تا راه خود را در دبیرستان پیدا کند.
۷. کلوپ صبحانه (The Breakfast Club)
- کارگردان: جان هیوز
- بازیگران: امیلیو استیوز، پال گلیسون، آنتونی مایکل هال
- محصول: ۱۹۸۵
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
یک جوان باهوش، یک ورزشکار، یک بیدست و پا، یک دختر پولدار و یک خرابکار هر کدام به دلایل مختلف تنبیه شدهاند و باید روز تعطیل در مدرسه بمانند. این چند نفر با یکدیگر و گروههای مختلف دبیرستانی که به آنها تعلق دارند آشنا میشوند و میبینند که در واقع اشتراکات آنها بیشتر از چیزی است که تصورش را میکردند.
«کلوپ صبحانه» به کارگردانی جان هیوز در طول تقریبا ۳۸ سال پس از اکرانش همچنان یک فیلم بینظیر مخصوص نوجوانان است. «کلوپ صبحانه» الگویی است برای هر فیلم دبیرستانی که از آن زمان ساخته شده است و در طول سالها تاثیر زیادی بر فرهنگ عامه گذاشته است. به همین دلیل است که فیلمهای مربوط به نوجوانان و دبیرستان به موضوعی محبوب برای ساخت فیلم تبدیل شدهاند، چرا که کمدی و درام را به درستی با هم ترکیب میکند، شما با آنها میخندید، گریه میکنید، موافق و گاهی هم مخالفید.
۶. داستانهای مایروویتز (The Meyerowitz Stories)
- کارگردان: نوآ بامباک
- بازیگران: آدام سندلر، بن استیلر، اما تامپسون
- محصول: ۲۰۱۷
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
نوآ بامباک کارگردان دیگری است که به خاطر دیالوگها و شخصیتسازیهای خاصش شناخته میشود. در فیلم کمدی درام «داستانهای مایروویتز»، خانوادهای در نیویورک برای بزرگداشت آثار هنری پدرشان با یکدیگر ملاقات میکنند. دنی (با بازی آدام سندلر) پس از جدایی از همسرش و دخترش نزد پدرش بازگشته است. دختر دنی که با او صمیمی است، سال اول تحصیلی خود را به عنوان دانشجوی سینما در کالج برد آغاز میکند.
بن استیلر، آدام سندلر و الیزابت مارول در نقش خواهر و برادر و داستین هافمن و اما تامپسون به ترتیب نقش پدر و نامادری آنها را بازی میکنند. هر خواهر و برادر خصلتهای خاص خودشان را دارند، پدرشان متقاعد شده است که دنیای هنر او را فراموش کرده است، دختر دنی در حال ساختن فیلمهای پیشنهادی و نامادری آنها یک الکلی است. این یک داستان عجیب و در عین حال صمیمانه در مورد ناکارآمدی خانوادههایی است که به یکدیگر اهمیت زیادی میدهند.
۵. لیدی برد (Lady Bird)
- کارگردان: گرتا گرویگ
- بازیگران: سیرشا رونان، لاری میتکالف، تریسی لتس
- محصول: ۲۰۱۷
- امتیاز متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
هیچ رابطهای به قدرت و پیچیدگی رابطهی بین مادر و دختر وجود ندارد. پیوند بین مادر و دختر بسیار عمیق است و باعث میشود حتی کوچکترین تعاملات تاثیر عمیقی بر هر دو زن بگذارد. فیلم کمدی درام «لیدی برد» به کارگردانی گرتا گرویگ این رابطهی پیچیده را به گونهای به تصویر میکشد که کمتر فیلمی قادر به انجام آن بوده است. لیدی برد (با بازی سورشا رونان) یک دانشآموز دبیرستانی است که آرزو دارد از مدرسهی کاتولیک خود فارغالتحصیل شود و زادگاهش ساکرامنتو را ترک کند و به کالجی در شهر نیویورک برود. با وجود اینکه مادرش (با بازی لاری میتکالف) گاهی اوقات در نظرات خود رک و بیپرده است، فقط میخواهد دخترش از زندگیاش راضی باشد.
لیدی برد به شدت خواهان آزادی و این حقیقت است که خودش باشد، در حالی که مادرش میخواهد او عاقل باشد و به ماندن در کالیفرنیا و کالج فکر کند. دعواهای مداوم و پرتکرار این دو نفر با هم معمولا پایان خوبی ندارد. با این حال، وقتی به خود فرصت میدهند که فقط با یکدیگر صحبت کنند، بهترین زمان را با هم میگذرانند. وقتی لیدی برد احساس ناراحتی یا غصه میکند، مادرش اولین کسی است که میخواهد پیش او باشد. هنگامی که او در نهایت موفق میشود به ساحل شرقی برسد، همانطور که تمام زندگیاش آرزوی رسیدن به آنجا را در سر داشت، تنها چیزی که میخواهد این است که آن را با مادرش در میان بگذارد. این فیلم نگاهی خندهدار و صمیمانه به رابطهی یک مادر و دختر است و یکی از بهترین تفسیرها از این رابطهی خاص به نمایش میگذارد.
۴. جاده صاعقه (Thunder Road)
- کارگردان: جیم کامینگز
- بازیگران: جیم کامینگز، کندال فار، ژاکلین دبوئر
- محصول: ۲۰۱۸
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
یک افسر پلیس پس از طلاق از همسر و مرگ مادرش مجبور میشود دخترش را به تنهایی بزرگ کند و این شرایط او را در آستانهی فروپاشی روانی قرار میدهد. جیم کامینگز در فیلم کمدی درام «جادهی صاعقه» که اقتباسی از فیلم کوتاهی به همین نام ساختهی خودش است، بازی و کارگردانی میکند. افسر جیم آرنو (با بازی کامینگز) با تکوالد بودن و برقراری ارتباط با دختر کوچکش مشکل دارد، اما میداند که مادرش الگوی خوبی برای او نیست و نمیتواند فرزندش را به دست او بسپارد. با فوت مادر خودش، استرس زندگی شخصی و شغلی به او وارد شده و باعث میشود که با بحران میانسالی دست و پنجه نرم کند.
این فیلم یک ترکیب نسبتا بینظیر از کمدی و درام است، زیرا آنچه جیم از سر میگذراند در واقع بسیار افسردهکننده است، اما رفتارهای او و شیوهای که سعی دارد خودش را کنترل کند طنز بسیار خشک و ظریفی ارائه میدهد. او همیشه سعی میکند کار درست را انجام دهد، اما تکانشگری و خلق و خوی حساسش به طور معمول مانع از رسیدن به اهدافش میشود. او در تشخیص اینکه چه رفتارها و موضوعاتی از لحاظ اجتماعی قابل قبول تلقی میشود، مشکل دارد، و این مساله منجر به بوجود آمدن برخی تعاملات ناخوشایند، اما سرگرم کننده با همکاران و حتی دخترش میشود.
۳. عشق پریشان (Punch-Drunk Love)
- کارگردان: پل توماس اندرسن
- بازیگران: آدام سندلر، فیلیپ سیمور هافمن، لوییس گازمن
- محصول: ۲۰۰۲
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
پل توماس اندرسون فیلمساز با استعدادی است که عناصر تفکربرانگیز زیادی در آثارش میبینیم. فیلم کمدی درام «عشق پریشان» شاید یکی از بهترین آثار او باشد. این فیلم بری ایگان (با بازی آدام سندلر) را دنبال میکند، تنها پسر خانوادهای پر از دختر، که تمام خواهرانش با او بدرفتاری میکنند و در معاشرت با او مشکل دارند. علیرغم اینکه بری صاحب کسب و کار خود است، ناامنیهای او به بدترین شکل ممکن او را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث میشود که طغیان کند و قادر به برقراری و حفظ روابط نباشد. او در تنهایی خود از طریق یک خط تلفن با زنی تماس میگیرد. بلافاصله پس از آن، او با لنا ملاقات میکند، که او را با وجود مشکلات اجتماعی آشکار دوست دارد، و بری به دو جهت بسیار متفاوت کشیده میشود.
بسیاری از مردم ادعا میکنند که «الماسهای تراشنخورده» (Uncut Gems) بهترین فیلم سندلر است، و اگرچه او در آن فوقالعاده است، بازی او در نقش بری ایگان واقعا تواناییهای او را بهعنوان یک بازیگر مشخص کرد و ثابت کرد که میتواند بازیگری فراتر از کمدی باشد. او بازیگری عجیب است که مسائل شخصی زیادی برای حل کردن دارد، اما در عین حال دوستداشتنی است.
۲. نمایش ترومن (The Truman Show)
- کارگردان: پیتر ویر
- بازیگران: جیم کری، لورا لینی، اد هریس
- محصول: ۱۹۹۸
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
یکی از بهترین فیلمهای کمدی جیم کری، «نمایش ترومن» است. این فیلم زندگی فروشندهی بیمهای به نام ترومن بربنک را دنبال میکند. ترومن سادهلوح اما مهربان بهترین همسایهای است که هر کسی میتواند داشته باشد و به شدت دنبال ماجراجویی است. او نمیداند که تمام زندگیاش از طریق هزاران دوربین کوچک پنهان شده در شهر ایدهآلیستی و کاملا جعلی برای رئالیتی شو ۲۴ ساعته به نام نمایش ترومن، از تلویزیون در حال پخش شدن است.
ترومن یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای تاریخ سینما است. او بامزه، باهوش و شیرین است و به همه اهمیت میدهد. در حالی که او شروع به زیر سوال بردن ماهیت واقعی خود میکند، بازیگران مزدبگیری که وانمود میکنند همکار، دوستان، همسایهها و حتی همسرش هستند، عاجزانه سعی میکنند او را به این فکر بیاندازند که مشکلی ندارد و تمام اینها در ذهن او است.
۱. انگل (Parasite)
- کارگردان: بونگ جون هو
- بازیگران: سونگ کانگ هو، لی سون کیونگ، چو یئو چئونگ
- محصول: ۲۰۱۹
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
کارگردان کرهای بونگ جون هو برای فیلم کمدی درام « انگل»، اثری طنز در مورد ثروت و طبقهی اجتماعی، برندهی اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم شد. کیمها، خانوادهای فقیر که در یک آپارتمان کوچک و زیرهمکف در منطقهی کارگری سئول زندگی میکنند، با پارکها، خانوادهای ثروتمند که در خانهای مدرن در ملک خود زندگی میکنند، دوست میشوند. پسر کیمها، کی وو، یک شغل معلمی برای دختر پارکها دست و پا میکند، که باعث میشود خواهرش را با نام مستعار جسیکا به عنوان هنردرمانگر پسرشان توصیه کند. در نهایت، تقریبا هر چهار عضو خانوادهی کیم برای پارکها کار میکنند.
چیزی که به عنوان یک کمدی دربارهی خانوادهی فقیری شروع میشود که با سواستفاده از یک خانوادهی ثروتمند راه رهایی از فقر را برنامهریزی میکنند و به عنوان تفسیری دربارهی سرمایهداری عمل میکند، آرام آرام اما مطمئن به یک تریلر پردرام تبدیل میشود که با خون و خشونت به پایان میرسد. فیلم در نیمهی راه چنان چرخش غیرمنتظرهای را طی میکند که تماشاگر را به درون خود فرو میبرد.
منبع: movie web