معمولا در دنیای انیمیشن، قهرمانها شخصیتهای خارقالعادهای دارند که تا حد زیادی بیعیبونقص به نظر میرسند. از آنجایی که ژانر انیمیشن تمایل به جذب مخاطبان جوانتر دارد، بیشتر به دنبال خلق شخصیتهایی است که از لحاظ فکری و ذهنی کامل باشند؛ در نتیجه بینندگان شاهد داستانی جذاب و پرکشش و شخصیتهایی پیچیده خواهند بود. در فیلمهای انیمیشنی همیشه قهرمانانی وجود دارند که هیچ نقطهضعف و عیبی نمیتوان در آنها پیدا کرد. چنین شخصیتهایی علاوه بر انجام ماموریتهایی برای غلبه بر نیروهای شیطانی، اغلب برای بهبود زندگی رفقای خود که به مشکل خوردهاند ظاهر میشوند. در بسیاری از موارد، آنها را میتوان به عنوان یک الگوی خوب و مثالزدنی در نظر گرفت. در ادامه ۱۰ قهرمان انیمیشنی را نام بردیم که شخصیت بینقصی دارند.
- ۱۰ شخصیت سریالهای انیمیشنی که الگوی مناسبی برای بچهها نیستند
- ۱۰. فیونا در انیمیشن «شرک» (shrek) به این غول سبز کمک کرد تا خوبیهای درونش را پیدا کند
- ۹. گرت در انیمیشن «جستجو برای کملوت» (Quest for Camelot) به کیلی کمک کرد شخصیتش را ارتقا دهد
- ۸. فروزون در انیمیشن «شگفتانگیزان» (The Incredibles) بهترین دوست آقای شگفتانگیز بود
- ۷. پوکوهانتس در انیمیشن «پوکوهانتس» (Pocahontas) یک شخصیت احساساتی فداکار بود
- ۶. کاپیتان آملیا در انیمیشن «سیارهی گنج» (Treasure Planet) یک رهبر بیباک و شایسته بود
- ۵. اسمرالدا در انیمیشن «گوژپشت نوتردام» (The Hunchback Of Notre Dame) عدالت را برقرار کرد
- ۴. آناستازیا در انیمیشن «آناستازیا» (Anastasia) قهرمانانه دوران سختی را طی کرد
- ۳. مولان در انیمیشن «مولان» (Mulan) برای خانوادهاش فداکاریهای بسیاری کرد
- ۲. لیندا میشل در انیمیشن «میشلها و ماشینها» (The Mitchells Vs The Machines) یک مادر حامی بود
- ۱. اوگوی در انیمیشن «پاندای کنگفوکار» (Kung Fu Panda) یک حکیم خردمند و قابل تحسین بود
۱۰. فیونا در انیمیشن «شرک» (shrek) به این غول سبز کمک کرد تا خوبیهای درونش را پیدا کند
فیونا به عنوان یک قهرمان انیمیشنی از نظر اخلاقی عادلترین شخصیت در کارتون «شرک» است. اگرچه در ابتدا از ظاهر هیولایی قهرمان اصلی ترسید، اما نارضایتیهای او از این غول سبز رنگ بیشتر به دلیل شخصیت بیادب و گستاخ او بود.
بارها و بارها، فیونا تمایل خود را برای اولویت قرار دادن عشق و عدالت نشان داد. فیونا چه شرک را برای به ارث بردن سرزمینهای دور انتخاب کرده باشد و چه تبدیل شدن به یک رهبر قدرتمند در نبرد علیه رامپلستیلتسکین، اقدامات و شخصیت این زن قهرمان تقریبا غیرقابل انکار است.
۹. گرت در انیمیشن «جستجو برای کملوت» (Quest for Camelot) به کیلی کمک کرد شخصیتش را ارتقا دهد
گرت بازیگر نقش مکمل و قهرمان انیمیشنی در کارتون «جستجو برای کملوت» یک شخصیت واقعا خوب بود. او اجازه نداد یک حادثهی غمانگیز که باعث نابینا شدنش شده بود مانع اشتیاقش به زندگی شود و به خوبی با زندگی جدید در جنگل سازگار شد. در ابتدا، بیمیلی گرت برای کمک به کیلی قابل درک بود. با جدا شدن از کملوت، غرایز او برای بقا تقویت شد. با این حال، پس از اینکه متوجه شد پادشاهی در خطر است، موافقت کرد به کیلی کمک کند، زیرا او همچنان به مردم اهمیت میداد و نمیخواست اجازه دهد رابر به آنها آسیب برساند.
۸. فروزون در انیمیشن «شگفتانگیزان» (The Incredibles) بهترین دوست آقای شگفتانگیز بود
فروزون علاوه بر قهرمان انیمیشنی بودن بهترین دوست باب در فیلم «شگفتانگیزان» هم محسوب میشود. برخلاف خانوادهی شگفتانگیزان، او فاقد هرگونه نقص قابل توجهی بود و همیشه خونسردی خود را حفظ میکرد. همانطور که هنگام کاهش سرعت سندروم در نبرد برای شهر مشاهده شد، این مرد همچنین نشان داد که بسیار توانمند است.
بر خلاف دیگر قهرمانهای این داستان، فروزون اجازه نداد قانون او را از انجام کار درست بازدارد. در نتیجه، حتی پس از جرمانگاری نهاد قهرمانی، به ماموریتهای نجات دیگران ادامه داد. ممکن است باب گرفتار اثرات عملیات نجات شده باشد، اما اقدامات او در نهایت باعث روشن شدن نور امید در دل دیگر قهرمانان شد.
۷. پوکوهانتس در انیمیشن «پوکوهانتس» (Pocahontas) یک شخصیت احساساتی فداکار بود
قهرمان اصلی انیمیشن «پوکوهانتس» خصوصیات مثبت بسیاری داشت. او فداکار، مهربان و عمیقا با طبیعت سازگار بود، و تمام ویژگیهایی که هنگام ورود مهاجران راتکلیف میتوانست مفید باشد در خود داشت.
تمایل پوکوهانتس برای دفاع از جان اسمیت در نهایت از جنگ نژادی بین بومیان آمریکا و نیروهای انگلیسی جلوگیری کرد. این نشان میدهد که چگونه خصوصیات احساسی او قابلیت عملی شدن داشتند، به طوری که سربازان راتکلیف هنگامی که متوجه شدند دشمن واقعی کیست، به سرعت از او روی برگرداندند. در پایان، پوکوهانتس آنچه را که میتوانست تاثیرگذارترین فصل در تاریخ دیزنی شناخته شود، نمایان کرد.
۶. کاپیتان آملیا در انیمیشن «سیارهی گنج» (Treasure Planet) یک رهبر بیباک و شایسته بود
کاپیتان آملیا در انیمیشن «سیارهی گنج» یک رهبر بسیار شایسته بود. او بیتجربگی جیم هاوکینز را یک آسیب بزرگ نمیدانست و نسبت به بقیهی خدمه کمتر به او سخت میگرفت. این نشاندهندهی خویشتنداری و پتانسیل واقعی او بود.
در ابتدا، تنها هدف خدمهی او رسیدن به شهرت و ثروت بود، اما جان سیلور شورشی ویرانگر را رهبری کرد که تقریبا همه چیز را برای آنها تغییر داد. آملیا منصرف نشد، در عوض با هاوکینز متحد شد و علیرغم شکستها، به تلاش برای رسیدن به هدف مورد نظر خود ادامه داد. چنین استقامتی نادر است و قدرت ارادهی آملیا را نشان میدهد.
۵. اسمرالدا در انیمیشن «گوژپشت نوتردام» (The Hunchback Of Notre Dame) عدالت را برقرار کرد
اسمرالدا در «گوژپشت نوتردام» یک نوازندهی دورهگرد بود. برخلاف بقیهی مردم پاریس، او دربارهی ظاهر غیرعادی کوازیمودو قضاوت نکرد و از موقعیت خود برای تشویق دیگران به نشان دادن همدلی استفاده کرد.
اسمرالدا که مدافع عدالت بود، سواستفادهی آشکار فرولو از مردمش را فاش، و او را هم از طریق سخنانش و هم از طریق توانایی کنترل خشم تحقیر کرد. گرچه فرولو خشمگین بود، اما از آنجایی که به اسمرالدا علاقهمند شده بود، او را بخشید. با این حال، میدانیم که اسمرالدا ترجیح میدهد بمیرد تا این که به فرولو نزدیک شود.
۴. آناستازیا در انیمیشن «آناستازیا» (Anastasia) قهرمانانه دوران سختی را طی کرد
قهرمان اصلی انیمیشن «آناستازیا» از تصرف خشونتآمیز و انحلال کامل سلطنت جان سالم به در برد. جالبتر اینکه، او از تلاشهای فراطبیعی راسپوتین برای کشتن او پیشی گرفت، که اغلب باعث میشد در موقعیتهایی قرار بگیرد که بسیاری از قهرمانان توانش را نداشتند.
آناستازیا علاوه بر سرسختی و روحیهی مقاوم، عشق عمیقی نسبت به خانواده داشت. پس از ملاقات مجدد با یکی از اقوامش که فکر میکرد آنها را از دست داده است، علیرغم وحشتی که مجبور به تحمل آن شده بود، در آسایش نسبی زندگی کرد. شاید آناستازیا در ابتدا با دیمیتری مخالف بود، اما زمانی که هر دو متوجه خصوصیات مثبت یکدیگر شدند، به سرعت به او علاقهمند شد.
۳. مولان در انیمیشن «مولان» (Mulan) برای خانوادهاش فداکاریهای بسیاری کرد
شخصیت اصلی انیمیشن «مولان» برای خانهدار شدن آموزش دیده بود. او که عمیقا از نقشهای جنسیتزدهی فرهنگ خود ناراضی بود، از فرصتی برای جایگزینی در نقش پدرش در ارتش استفاده کرد. این به او فرصتی داد تا ثابت کند که میتواند کارهای بیشتری برای زندگی خود انجام دهد.
علاوه بر این، مانع از مرگ حتمی پدرش شد که برای جنگیدن بسیار پیر بود. با توجه به اینکه مولان کل ارتش هونها و حتی خود شان یو را شکست داد، به قابلیتهایش بسیار اعتماد داشت. حتی نمیتوان او را به خاطر گول زدن رفقایش سرزنش کرد زیرا تبعیض جنسیتی که در آن زمان حاکم بود چارهی دیگری برای او باقی نگذاشت.
۲. لیندا میشل در انیمیشن «میشلها و ماشینها» (The Mitchells Vs The Machines) یک مادر حامی بود
لیندا میشل مادر کتی در فیلم «میشلها و ماشینها» بود. او دائما سعی میکرد خانواده را کنار هم نگه دارد و معمولا با وجود نگرش متفاوت پدر و دختر، در تلاش بود آنها را به هم نزدیک کند. علاوه بر این، لیندا تمایل شگفتانگیزی برای مبارزه داشت.
وقتی پسرش در معرض خطر قرار گرفت، او تبدیل به یک ابرقهرمان مهارناپذیر شد که حتی نخبهترین و خوشساختترین رباتها نمیتوانستند او را کنترل کنند. اتکابهنفس ذاتی لیندا به کتی اجازه داد تا قبل از اینکه تمام بشریت از زمین محو شوند، روی از بین بردن پال تمرکز کند.
۱. اوگوی در انیمیشن «پاندای کنگفوکار» (Kung Fu Panda) یک حکیم خردمند و قابل تحسین بود
استاد اوگوی در انیمیشن «پاندای کونگفوکار» عملا یک شخصیت بیعیبونقص بود. او به عنوان عاقلترین موجود دره، مسئولیت نظارت بر پنج جنگجو و تلاش آنها برای حفظ صلح را برعهده داشت.
علاوه بر این، ایمان اوگوی به پو تنها دلیل ادامهی آموزش این پاندای دوستداشتنی بود. او تاریکی را در قلب تای لونگ دید که به خاطر شکست به شرارت ثابت شد. در پایان، اوگوی برای کمک به مردم آنقدر مصمم شد که حتی در دنیای ارواح با کای مبارزه کرد.
منبع: cbr