بر کسی پوشیده نیست که مطالعه، یکی از بهترین و مفیدترین عادتهایی است که میتوانیم در طول زندگی خود داشته باشیم. اورول از نویسندههایی بود که اعتقاد داشت، ادبیات و بهطور کلیتر هنر، باید برای بهبود و ایجاد تغییر در جهان مورد استفاده قرار بگیرد. رمان زیبای «کتاب یا سیگار» نگاهی عالی به یکی از رایجترین دلایلی دارد که مردم برای نخواندن کتاب بیان میکنند. اورول در این کتاب کوتاه، بیمیلی بسیاری از مردم برای خرید کتاب به دلیل هزینه را مورد بحث قرار میدهد.
اورول هزینههای مطالعه را با هزینهی خرید سیگار مقایسه میکند و برآوردی از ارزشی که از کتاب خواندن یا سیگار کشیدن در زندگی به دست خواهید آورد را در اختیار شما قرار میدهد. پیشنهادها و راهحلهایی که نویسنده در مورد آنها تحقیق میکند، پاسخ بسیاری از سوالات امروزهی مردم نیز خواهد بود.
در ادامهی این مطلب به معرفی و بررسی کتاب ارزشمند «کتاب یا سیگار» و همچنین زندگینامهی جورج اورول پرداختهایم. تا انتهای مطلب همراه ما باشید.
زندگینامهی جورج اورول
جورج اورول با نام مستعار اریک آرتور بلر، رماننویس، مقالهنویس و منتقد انگلیسی متولد ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در بنگال هند است. او مردی با عقاید خاص بود که به برخی از جنبشهای سیاسی مهم زمان خود ازجمله امپریالیسم، فاشیسم و کمونیسم پرداخت. پدرش بهعنوان خدمهی نیروی نظامی انگلستان در هند کار میکرد و مادرش دختر یک تاجر ورشکسته بود. مادرش او و خواهر بزرگترش را حدود یک سال پس از تولدش به انگلستان آورد و در هنلی آن تیمز ساکن شدند. پدرش در هند ماند و بهندرت برای ملاقاتشان به آنجا میرفت.
اورول از سنین پایین شروع به نوشتن کرد و طبق گزارشها اولین شعرش را حدود چهارسالگیاش سروده است و یکی از اولین موفقیتهای ادبیاش را هم در سن ۱۱ سالگی به دست آورد. او هم مانند بسیاری از پسران دیگر در انگلستان، به مدرسهی شبانهروزی فرستاده شد و سپس سال ۱۹۱۱، به سنت سیپریان در شهر ساحلی ایستبورن رفت و در آنجا برای اولین بار، طعم سیستم طبقاتی انگلستان را چشید. اورول متوجه شد که مدرسه با دانشآموزان ثروتمندتر، بهتر از دانش آموزان فقیرتر رفتار میکند. او در میان همسالان خود محبوبیتی نداشت و تنها مطالعهی کتاب بود که به او آرامش میداد.
اورول برای ادامه تحصیل در کالج ولینگتون و کالج ایتون بورسیه دریافت کرد. او پس از اتمام تحصیلاتش در ایتون، گرفتاریهایش بیشتر شد. خانوادهاش پولی برای پرداخت هزینهی تحصیلش در دانشگاه نداشتند. به همین دلیل او سال ۱۹۲۲ به پلیس سلطنتی هند پیوست و پس از پنج سال اقامت در برمه، از سمت خود استعفا داد و به انگلستان بازگشت.
درواقع اورول وقتی متوجه شد که برمهها توسط بریتانیاییها اداره میشوند، بهشدت از شغل خود بهعنوان یک افسر پلیس استعماری احساس شرمندگی کرد. او تلاش کرد تا حرفهی نویسندگی خود را آغاز کند و برای گذران زندگی به انواع شغلها ازجمله ظرفشویی، معلم خصوصی و معلم در مدارس خصوصی ارزانقیمت، روی آورد.
تجربیاتی که اورول کسب کرد، الهامبخش اولین رمانش به نام «روزهای برمه» بود که سال ۱۹۳۴ در نیویورک منتشر شد. او در این اثر انتقادیاش، نحوهی فعالیت امپراتوری بریتانیا در کشورهای مستعمره را به تصویر میکشد. اما اورول بیشتر به خاطر حملهی کوبنده خود به کمونیسم در کتاب شاهکارش «مزرعهی حیوانات» و رمان دیستوپیایی یا همان ویران شهرش به نام «۱۹۸۴» شناخته شود. او از بحث در مورد موضوعات دشوار نمیترسد و صداقت و صراحتش در مورد مسائلی مانند وضعیت فقرا و واقعیت امتیاز مینویسد، که امروزه هم باید به بحث در مورد آنها ادامه دهیم.
سلامتی اورول پس از تشخیص سل در دسامبر ۱۹۴۷ روزبهروز رو به وخامت میرفت. او اواسط سال ۱۹۴۹، از سونیا براونل خواستگاری کرد و آنها نامزدی خود را اندکی قبل از انتقال او به بیمارستان دانشگاه در لندن، اعلام کردند. سونیا مسئولیت امور اورول را بر عهده گرفت و با پشتکار در بیمارستان از او مراقبت کرد. سونیا زیبا بود و اقدام او در ازدواج با یک مرد مریض، در زمانی که مرگ او تقریبا قطعی اعلام شد، بسیاری را در نیتش به تردید انداخت. اوایل صبح روز ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰، سرخرگ در ریههایش دچار انسداد شد و او را در سن ۴۶ سالگی به کام مرگ کشاند. قبر او در کلیسای آل سنت، ساتون کورتننی در بریتانیا قرار دارد.
نقد و بررسی کتاب «کتاب یا سیگار»
کتاب «کتاب یا سیگار» مجموعهای متشکل از هفت مقالهی کوتاه و بلند است که اولین بار ۸ فوریه ۱۹۴۶ توسط جورج اورول منتشر و توسط سپیده اشرفی به فارسی برگردانده شد. آثار اورول سرشار از طنز خلاقانه و طعنه بوده و شوخطبعی نافذش در این اثر هم کاملا قابلمشاهده است. این اثر زیبا، هزینههای مطالعه را با سایر اشکال تفریح ازجمله سیگار کشیدن مقایسه میکند. او تمام ارزشهای ملموس و ناملموسی که از خواندن کتاب به دست میآورید را نیز در نظر گرفته است.
رمان «کتاب یا سیگار» بهنوعی یک دیدگاه سرگرمکننده به این است که چه چیزهایی را در زندگیمان در اولویت قرار میدهیم و چه چیزهایی در مقایسه با ارزش پولی آنها واقعا ارزش دارند.
عنوان کتاب از مقالهای به همین نام گرفته شده است که در آن اورول به این موضوع توجه کرده که چقدر پول خرج مطالعه و سیگار کشیدن خود میکند. مترجم اثر، سپیده اشرفی در مقدمهی کتاب میگوید: «برخی معتقدند هر کدام از مقالههای این کتاب میتواند احساسی توام با شادی و غم را برای مخاطب تداعی کند. کما اینکه مقایسهی هزینههای سیگار و کتاب و ترجیح مردم به خرید اولی بیشتر از آنکه خنده به لب بیاورد، یادآور روزگار تلخ نشر در بیشتر کشورهاست.»
ایدهی اصلی این کتاب، زمانی ایجاد شد که یکی از دوستان اورول تجربیاتش را در هنگام تماشای آتش در طول جنگ جهانی دوم شرح میداد؛ برخی از کارگران کارخانه به دوستش میگویند که اصلا کتاب نمیخوانند، زیرا توانایی خرید کتاب ندارند. درواقع این ایده بین همه رایج بود که خواندن برای افراد ثروتمند جامعه است و فقرا توانایی پرداخت آن را ندارند. اورول با شنیدن این حرف، با استدلال بیان میکند که خواندن بههیچوجه سرگرمی گرانقیمتی نیست، بهخصوص در مقایسه با برخی از کارهایی که این کارگران بدون فکر کردن به هزینهی آن، پول خود را صرف آن میکنند.
او برای اثبات نظر خود محاسبه میکند که در یک سال چقدر برای کتاب و سیگار هزینه میکند. سپس آن را با هزینههای سیگار و فواید و مضرات آن دو را مقایسه میکند؛ او بیان میکند که سیگار کشیدن اعتیادآور و پرهزینه است، جیب و ریههایتان را نیز میسوزاند و از سوی دیگر، مطالعه هزینهی کمتری دارد و از بسیاری جهات میتواند سودآور باشد.
اورول موضوعی را برای تحلیل انتخاب کرده است که به نظر عمومی میرسد اما معنای بسیار عمیقی دارد. اورول ۹۰۰ کتاب در آپارتمان خود دارد و بسته به اینکه کتابها را جدیدا خریداری کرده، امانت گرفته یا امانت داده، طیفی از قیمتها را لیست میکند. در کل، او با میانگین هزینه در طول عمر خود و اضافه کردن سایر هزینههای مطالعه، تخمین میزند که مطالعه برای او سالانه ۲۵ پوند هزینه دارد. در مقابل، سالانه ۲۰ پوند خرج سیگار و آبجویش میشود و درنهایت به این نتیجه میرسد که هزینهی تنباکو بسیار گرانتر از خرید کتاب است. درواقع هردوی اینها عادت هستند، اما یکی شما را عاقل و بهسوی موفقیت سوق میدهد و دیگری اعتیادی است که سالانه میلیونها نفر را به کام مرگ میکشاند. اورول همچنین در این مجموعه داستان، از فقر و ارتباط آن با سیگار کشیدن صحبت میکند.
اورول با اشاره به اینکه برقراری رابطه بین قیمت انواع مختلف کتاب و ارزش حاصل از آنها دشوار است، به این نتیجه رسید که اگر کتابها صرفا بهصورت تفریحی خوانده شوند، هزینهی هر ساعت مطالعهی آن کمتر از هزینهی یک صندلی سینما است. بنابراین مطالعه یکی از ارزانترین تفریحات است.
حقیقت این است که با تغییر زمان، سبک زندگی مردم تغییر کرده و مطالعه به تمرینی برای مهندسان، دانشپژوهان و هنرمندان تبدیل شده است. درحالیکه مطالعه ما را از جهاتی بیشتر از آنچه میدانیم ثروتمندتر کرده و هزینه کردن برای تفریحات دیگر مانند کنسرت، سینما یا انواع مدرنتر تفریح در عصر کنونی، ما را فقیرتر میکند.
علاقهمند کردن دوبارهی مردم به مطالعه دشوار است، زیرا تعداد مواردی که باعث حواسپرتی افراد شده، افزایش یافته است و مردم وقت خود را برای سرگرمیهای هیجانانگیز دیگر هدر میدهند. با گذشت زمان هم، منابع تفریحی بیشتر و بیشتری پدیدار شدهاند و علیرغم ارزانتر بودن کتاب نسبت به آن تفریحها، خواندن کتاب جذابیت کمتری داشته و همچنان محبوبیت آن رو به کاهش است. سخنان اورول حتی در این عصر نیز درست به نظر میرسد، زیرا مردم زمان بیشتری را در رسانههای اجتماعی، بازیها، فیلمها و هر تفریح دیگری میگذرانند، حتی اگر مطالعه اکنون مقرونبهصرفه تر بوده و کتابهای بیشتری در دسترس مردم در سراسر جهان باشد.
بخشی از کتاب «کتاب یا سیگار»
بهسختی میتوان رابطهای برقرار کرد میان قیمت کتاب و ارزشی که آدمها از خواندنش به دست میآورند. کتاب شامل ،رمان، شعر، کتابهای درسی کتابهای مرجع رسالههای جامعهشناسی و خیلی چیزهای دیگر میشود حجم و قیمت کتاب با هم تناسب ندارند، بهخصوص اگر کسی معمولا کتابهایش را دستدوم بخرد. ممکن است که شلینگ برای یک شعر پانصد بیتی بدهید و ممکن است شش پنس برای فرهنگ لغتی داده باشید که در یک بازهی زمانی بیستساله و در مواقع لزوم به کمک شما آمده است.
کتابهایی هستند که بارها و بارها خوانده میشوند بخشی از ساختار ذهن فرد میشوند و دیدگاه او نسبت به زندگی را بهکلی تغییر میدهند کتابهایی که تا آخر نخواندیم اما به عمقشان رفتهایم کتابهایی که در یک نشست میخوانیمشان و یک هفته بعد فراموش میکنیم و پولی که برایشان میپردازیم ممکن است در تمام موارد یکسان باشد اما اگر کسی مطالعه را بهعنوان یک تفریح در نظر بگیرد مثل سینما، رفتن در این صورت شاید بتوان برآورد دقیقی از آن هزینه انجام داد.
اگر چیزی جز رمان و ادبیات آسان خوان نمیخوانید و هر کتابی را که میخوانید حتما میخرید. اگر قیمت کتاب را هشت شلینگ در نظر بگیریم و ۴ ساعت زمان برای مطالعهاش صرف شود، هزینهی هر ساعت مطالعه دو شلینگ میشود این معادل هزینهی تماشای فیلم در بهترین صندلی سینماست. اگر تمرکزتان روی کتابهای جدیتر باشد و بازهم همهی کتابهایی را که میخوانید میخرید هزینههایتان تقریبا همینقدر میشود.