انیمیشن زندگی جدید امپراتور (The Emperor’s New Groove) از آثار کلاسیک و درخشان دیزنی است که با گذشت بیش از دو دهه همچنان طرفدار دارد. با تشکر از شبکههای اجتماعی و سرویسهای استریم، این ساختهی دیزنی در سالهای اخیر بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است و اگر به هر دلیلی آن را تماشا نکردهاید، حالا شاید بهترین فرصت باشد تا نگاهی به آن داشته باشید.
قصه پیرامون امپراتور جوانی به نام کوزکو (دیوید اسپید) اتفاق میافتد که بهشدت مغرور است و اهمیتی به دیگران نمیدهد. او که میخواهد یک روستا را تخریب کند تا برای خود یک کاخ تابستانی بزرگ بسازد، با مخالفت رهبر روستا، پاچا (جان گودمن) روبهرو میشود. پس از اینکه وزیر سابق کوزکو، یزما (ارتا کیت) و دستیار کمعقلش کرونک (پاتریک واربرتون) تصادفا کوزکو را به لاما تبدیل میکنند، او ضمن عبور از یک بحران جدی، انسانیت و مهربانی را بهتدریج میآموزد.
برای شروع، برگ برندهی انیمیشن این است که شما را به بخشی از جهان میبرد که دیگر آثار دیزنی کمتر به آن پرداختهاند. قصه در آمریکای جنوبی و در دوران حکمرانی امپراتوری اینکا رخ میدهد (جمهوری پرو فعلی) و زندگی اشرافی در آن روزها را به نمایش میگذارد؛ اگرچه این زندگی بهشکل کارتونی و حتی سینمایی عرضه شده است تا برای مخاطب نوجوان مناسب باشد اما بهدرستی نشان میدهد که سبک زندگی و عقاید امپراتور جوان قصه ناشی از جامعهی اشرافی اطرافش است.
در مقایسه با سالهای اولیهی قرن بیستویکم، زندگی جدید امپراتور حالا در فرهنگ عامه جایگاه ویژهتری دارد و اغلب از سوی طرفداران در کنار انیمیشنهایی قرار داده میشود که دورهی «رنسانس دیزنی» را یک دهه قبلتر آغاز کردند.
انیمیشنی که بخشی از رنسانس دیزنی نیست
زندگی جدید امپراتور در گیشه شکست خورد و با بودجهی ۱۰۰ میلیون دلاری به فروش ۱۶۹ میلیون دلاری رسید تا حتی هزینهی اولیه توسعه و تبلیغات را جبران نکند. سال ۲۰۰۰ قرار بود آغازگر عصر جدیدی برای بخش انیمیشنسازی دیزنی باشد و آنها قصد داشتند تا بر روی انیمیشنهای سهبعدی سرمایهگذاری بیشتری کنند اما در عین حال، کاملا مطمئن نبودند که دوران انیمیشنهای سنتی به پایان رسیده است. مدتی کوتاه پس از اکران زندگی جدید امپراتور، دیزنی آثاری همچون «دایناسور» (۲۰۰۰)، «آتلانتیس: امپراتوری گمشده» (۲۰۰۱)، «سیاره گنج» (۲۰۰۲)، «لیلو و استیچ» (۲۰۰۲) و «خرس برادر» (۲۰۰۳) را روی پرده فرستاد. این فیلمها حالا نوستالژیک به نظر میرسند اما در دورهی اکران، با انیمیشنهای دورهی رنسانس دیزنی فاصلهی معناداری داشتند.
رنسانس دیزنی که ساختههای آنها میان سالهای ۱۹۸۹ الی ۱۹۹۹ را شامل میشود، دورانی بود که تقریبا همهی انیمیشنهای این شرکت به موفقیتهای تجاری بزرگ تبدیل شدند و بالاترین امتیازات ممکن را از سوی منتقدان و مخاطبان دریافت کردند، همانند «پری دریایی کوچولو» (۱۹۸۹)، «دیو و دلبر» (۱۹۹۱)، «شیرشاه» (۱۹۹۴)، «پوکاهانتس» (۱۹۹۵)، «هرکول» (۱۹۹۷) و «تارزان» (۱۹۹۹). اکثر این انیمیشنها بهویژه «گوژپشت نتردام» (۱۹۹۶)، دارای اِلمانها و درونمایههای بزرگسالانه بودند و میتوانستند هر نوع سلیقهای را جذب کنند. زندگی جدید امپراتور اما در حقیقت چنین نبود، خود را جدی نمیگرفت و قصهی نامتعارفی داشت (امپراتوری که به شتر تبدیل میشود). تفاوتهای این انیمیشن با آثار پیشین واضح بود اما با گذر زمان، ویژگیهای منفی آن به مثبت تبدیل شد و اینجا است که اهمیت زمان و شبکههای اجتماعی نمایان میشود.
انیمیشن زندگی جدید امپراتور هنوز هم بامزه است
زندگی جدید امپراتور انیمیشن مضحک ولی بامزهای است و پافشاری سازندگان بر خلق کمدی اگرچه کارآمد بود اما از جهاتی به آن ضربه زد. تماشای فیلم برای مخاطبان و انیمیشندوستان آن دوران تجربهی سینمایی عجیبی به حساب میآمد، بهویژه کسانی که با فیلمهای دورهی رنسانس دیزنی ارتباط برقرار کرده بودند و انتظار اثر مشابهی را داشتند. با وجود این، کمدی در گذر زمان به فیلم کمک شایانی کرد و حالا در شبکههای اجتماعی بهوفور با نماهایی از انیمیشن زندگی جدید امپراتور روبهرو میشوید. لحظات طنز و اسلپ استیک فیلم را میتوانید در اکثر پلتفرمها پیدا کنید و بعضی از نماهای اثر با تشکر از شخصیت کرونک، به میم اینترنتی تبدیل شدهاند.
کرونک آرامهی خندهدار فیلم است و پاتریک واربرتون همهی انرژی خود را به این شخصیتِ کمهوش تزریق کرده است. کرونک یک موجود دوستداشتنی است که هیچچیزی را بهدرستی متوجه نمیشود و به همین دلیل، گاهی یک چیز را ناگهان کشف میکند، واکنشهای عجیبوغریبی دارد که بسیار خندهدار از آب در آمدهاند و در شبکههای اجتماعی استفاده میشوند. افزون بر این، کوزکو که معصومیت و سادهلوحی دوران جوانی در وی به چشم میخورد، پدیدآورندهی تعدادی از لحظات کمدی ماندگار فیلم است، خصوصا پس از تبدیل شدن به همان لامای محبوبی که میشناسیم و دوست داریم.
کمدین کارکشته، دیوید اسپید هم موفق عمل کرده است و توانسته تا احساس را در شخصیت کوزکو زنده کند که باید بدانید بههیچوجه آسان نبود زیرا کوزکو از آن شخصیتهایی است که در طول قصه کارهای نامطلوب و آزاردهندهای انجام میدهد (یا میخواهد انجام دهد، همانند تخریب روستا) و حتی پتانسیل تبدیل شدن به یک شخصیت شرور را دارد اما صداپیشگی اسپید کمک کرده است تا مخاطب متوجه شود که بعضی از تصمیمها و رفتارهای این شخصیت به دلیل کمتجربگی و نادانی است. فارغ از صداپیشگی خوب انیمیشن، زندگی جدید امپراتور از جنبهی بصری نیز رنگارنگ و پرانرژی است و توجه شما را جلب میکند. مضامین آشنای دیزنی همانند اهمیت دوستی نیز در فیلم حضور پررنگی دارد.
پیامهای ماندگار و تاثیرگذار
در فیلمهای دیزنی بارها دیدهایم که قهرمان قصه از پایین به بالا و از فقر به ثروت و موفقیت میرسد، قهرمانِ «علاءالدین» (۱۹۹۲) را به یاد بیاورید که با نام لقب موش خیابانی شناخته میشود اما رفتهرفته موانع را کنار میزند، پلههای ترقی را طی میکند و به رویاهای دستنیافتنی خود میرسد. علاءالدین، این اهدافِ احساسی و حتی مادی را بهواسطهی تلاش و صداقت بهدست میآورد، حالا به کوزکو در انیمیشن زندگی جدید امپراتور نگاه کنید که غرور و گستاخی باعث میشود تا سقوط مطلق را تجربه کند. او از عرش به فرش میرسد.
ما حتی میتوانیم به شخصیت پاچا بهعنوان قهرمان قصه نگاه کنیم زیرا برای مخاطب قابلدرکتر و دوستداشتنیتر است. پاچا بازتابدهندهی مهربانی قلبی است که اکثر مخاطبان به سوی آن گرایش دارند اما این شخصیت بهتنهایی به اهداف و پیامهای فیلم کمکی نمیکند، مگر اینکه کوزکو را در کنار او قرار دهیم. البته فراموش نکنید، غرور کوزکو و رفتارهای دیکتاتورگونهاش را باید نتیجهی زندگی در جامعهای اشرافی بدانیم که او از بدو تولد تحتتاثیر آن قرار دارد. با ورود یزما اما اهداف سطحی و مضحک کوزکو به حاشیه میرود و او به یک حیوان تبدیل میشود تا ضمن تحول ظاهری، از نظر اخلاقی و تفکر نیز از گذشتهاش فاصله بگیرد.
همانطور که بالاتر هم اشاره شد، سازندگان تلاش کردهاند تا دربارهی دوستی و رفاقت پیامهای تاثیرگذاری ارائه دهند. تمرکز اصلی فیلم پیرامون دوستی پاچا و کوزکو است که از طبقههای اجتماعی کاملا متفاوتی آمدهاند و سنخیتی با یکدیگر ندارند. به همین منوال، میبینید که میان یزما و کرونک نیز شباهتی به چشم نمیخورد و رابطهی نزدیک آنها با هدف ایجاد طنز در قصه قرار داده شده است. در هر صورت، در نهایت این دوستی است که در کانون توجه قرار میگیرد و دوستی پاچا و کوزکو به قصه معنا میبخشد. سازندگان از کمدی اسلپ استیک بهشکلی افراطی استفاده کردهاند تا مخاطبان نوجوان را جذب کنند اما هستهی اصلی فیلم را پیامهای مثبت اخلاقی تشکیل شده است: اهمیت دوستی، درک دیگران و احترام به عقاید آنها.
- چرا دیزنی ساخت انیمیشن «غولپیکر» را متوقف کرد؟
- ۵ دلیل که متقاعدتان میکند انیمیشن «بچههای بد» را تماشا کنید
- چرا رابطهی آنیا و دیمیتری در «آناستازیا» بهتر از همهی قصههای عاشقانه انیمیشنهای دیزنی است؟
امپراتوری که لباسی بر تن ندارد
اما درونمایهی فیلم این روزها حتی مهمتر جلوه میکند؛ در عصری که افرادی خاص، همهچیز را در کنترل خود دارند، هرجومرج اقتصادی نزدیک است و اقشار مختلف جامعه تحتفشار قرار گرفتهاند.
زندگی جدید امپراتور اقتباسی آزاد از داستان کلاسیک «لباس جدید پادشاه» نوشتهی هانس کریستین اندرسن است. این قصهی مشهور دربارهی یک پادشاه خودپرست و متکبر است که بیشتر سرمایهی خود را صرف خرید لباسهای گرانقیمت میکند. هنگامی که دو جامهدوزِ شیاد، پادشاه را قانع میکنند تا برای یک لباس جادویی منحصربهفرد که نامرئی است، هزینه کند. پادشاهِ احمق میپذیرد و لباس را خریداری و بر تن میکند که باعث میشود بدون لباس در شهر قدم بزند و از آنجایی که مردم میترسند به این نکته اشاره کنند، هیچکس حرفی نمیزند. در نهایت، یک کودک به برهنگی پادشاه اشاره میکند زیرا صادق است و همانند دیگران از بیان حقیقت ترسی ندارد.
در دورانی که سیاستمداران و ادارهکنندگانِ جهان شرم را کنار گذاشتهاند، تهورآمیز رفتار میکنند، احمقانهترین تصمیمهای ممکن را برای مردم خود میگیرند (همانند کوزکو در ابتدای فیلم) و کوچکترین اهمیتی به نابرابری و فساد نمیدهند، دیگر نمیتوان تنها به بدن برهنهی آنها نگاه کرد و ساکت بود. از آنجایی که در دنیای واقعی، نمیتوانیم این هیولاهای بیشاخودم را به لاما تبدیل کنیم، شاید تنها راه این باشد که در مقابل این تهیمغزان ایستادگی کنیم و به آنها یادآور شویم که تا ابد بر صندلی قدرت تکیه نخواهند زد.
مشاهده همه
منبع: MovieWeb