چند سالی است که بلاکچین و فناوریهای مربط با آن تقریبا هر روز جایی در میان خبرها دارند اما هنوز هم برای بسیاری شرح NFT، اینکه NFT چیست و چه کاربردهایی دارد سوالبرانگیز است. رشد این حوزه، آن قدر سریع است که گاهی متخصصان هم از دنبال کردن همه آن چه در حال وقوع است باز میمانند. چندی پیش در خبرها شنیدیم که فردی تصاویری از حالات مختلف چهرهاش را در قالب NFT به مبالغ میلیون دلاری فروخته است. امسال از این اتفاقها در حوزهی NFT کم نیفتاده؛ در واقع NFT باب روز شده و همهجا صحبتش هست.
هرچند انواع NFT از ۲۰۱۴ حضور داشته اما خیلی وقت نیست که توجه زیادی بهعنوان روشی برای فروش آثار هنری دیجیتال به خود جلب کرده. طبق آمار، ارزش بازار انافتیها بالغ بر ۳۱٫۴ میلیارد دلار است.
از سوی دیگر، در دنیای شبکهها گفتوگوهای زیادی حول وب۳ هست و خوب وب۳ هم بر پایهی بلاکچین است. رمزارزهای مبتنی بر بلاکچین هم بهشدت رشد کردهاند، تا جایی که اتحادیهی اروپا هم مجبور به پذیرش رسمی و وضع مقررات برای آن شده. به نظر میرسد تکههای جورچین برای توسعهی انافتیها کنار هم قرار گرفتهاند. در نظر بگیرید که خریدوفروش آنها منحصر به استفاده از رمزارزها است و این باعث کوتاه ماندن دست خیلیها شده. همین الان چندین مجموعه بهعنوان کارگزار معاملاتی انافتیها فعالیت میکنند تا فرآیند معامله را سادهتر کنند.
در بازار NFT نکات مختلفی سوال برانگیزند. از ساخت NFT رایگان گرفته تا مفهوم کلی، آموزش NFT و شیوههای خرید و فروش. البته خوشبختانه فهمیدن NFT نیاز به دانش تخصصی زیادی ندارد اما با توجه به این که به نظر میرسد بخشی حتمی از آینده است لازم دیدیم یک بار به طور مفصل به آن بپردازیم و جنبههای مختلفش را موشکافی کنیم. اگر شما هم اطلاعات کاملی از انافتیها ندارید توصیه میکنیم فرصتی برای مطالعه این رشته مقاله اختصاص دهید چراکه دیر یا زود به این اطلاعات نیاز خواهید داشت.
NFT؛ شرح و توضیح اصطلاحات مرتبط
NFT یعنی چه؟ NFT سرنام Non-fungible token است به معنای توکن جای ناگزیدنی. در ادامه به صفر تا صد NFT و مفاهیم مرتبط با آن میپردازیم.
مفهوم جای ناگزیدنی چیست؟
جای ناگزیدنی خیلی ساده یعنی چیزی که نمیتوان چیز دیگری را جایگزینش کرد، یعنی منحصربهفرد است. بعضی چیزها جای گزیدنیاند مثلا پول؛ هزار تومانیِ دست من با هزار تومانی شما ارزش یکسانی دارند و اگر ما هزار تومانیهایمان را جابهجا کنیم چیزی کموزیاد نمیشود. یعنی هزار تومانی با یک هزار تومانی دیگر یا حتی با معادل آن از اسکناسها کمارزشتر، مثلا دو ۵۰۰ تومانی، جای گزیدنی است. رمزارزها هم چنیناند. به علاوه خیلی چیزهای دیگر هم. لامپهای الایدی منزل شما هم با لامپهای دقیقا مشابه جای گزیدنیاند.
اما یک تابلوی نقاشی کمالالملک جای گزیدنی نیست. مجسمههای هوشنگ سیحون را نمیتوان با چیز دیگری جایگزین کرد؛ استوانهی کورش کبیر هم. اینها و چیزهای دیگرِ این چنین، اصولا یکتا هستند.
توکن چیست؟
در لغتنامهی آکسفورد ذیل مدخل Token معانی متعددی در زمینههای مختلف ذکر شده. از بین آنها در این زمینه یکی بیشتر به مفهوم کلمهی ژتون یا بَهامُهر [فرهنگستان] نزدیک است و دیگری به واژههای چون نماد و نشاندهنده. در واقع اینجا، توکن چیزی است که معرف یک دارایی است و چون معادل اجماعشدهای برایش نیافتیم در این نوشتار از همان توکن استفاده میکنیم.
توکن جای ناگزیدنی چیست؟
یک توکن منحصربهفرد است و همان طور که گفته شد معرف یک دارایی است. صفت جای ناگزیدنی یعنی نمیتوان انواع NFT را جایگزین هم کرد یا به هم تبدیل کرد. میتوان رمزارزها را بیدون آنکه تغییری در ارزششان ایجاد شود مبادله کرد ولی انافتیها چنین نیستند. هر NFT قطعهای منحصربهفرد است و ارزش مختص خود را دارد؛ همین است که انافتیها را به طور ویژهای باارزش کرده چراکه هر کدام بیهمتا هستند.
از نگاه دیگر انافتیها را میتوان داراییهای دیجیتالی تعریف کرد که معرف اشیای واقعی یا مجازی چون هنر، موسیقی، اجزای درونِ بازیها و فیلمها باشد. انافتیها به طور آنلاین و با رمزارز خرید و فروش شده و عموما با همان نرمافزارهای مشابه برای رمزارزها، رمزگذاری میشوند.
تقریبا هرچیزی را میتوان به صورت NFT در آورد؛ کارهای هنری، گیفهای رایانهای، ویدیو کلیپها، شکلکها، موسیقی و غیره. خریداران، انافتیها را از فروشگاههایی مثل Open Sea تهیه میکنند؛ بعد میتوانند در ویترینهای عمومی همین فروشگاهها دوباره بفروشند یا به نمایش بگذارند. به علاوه، به خاطر قابلیتی به نام قرارداد هوشمند (در مقالهای دیگر به آن خواهیم پرداخت) که فناوری بلاکچین ممکن کرده خیلی از انافتیها با امکانات و شرایط خاصی عرضه میشوند؛ مثلا قفل بعضی تا دو بار خرید و فروش نشوند باز نمیشود، یا هنرمندان میتوانند آثار خود را طوری بفروشند که درصدی از هر معاملهای که بعدا روی آن اثر (انافتی) انجام میشود به آنها برسد.
شاید این سؤال مطرح شود که به طور مثال همین الان اهالی موسیقی میتوانند با عرضه آثارشان در بسترهایی مثل اسپاتیفای و اپل میوزیک درصدی از فروش و پخش را دریافت کنند پس چه امکان جدید و بهخصوصی ارائه شده. اینجا است که مفاهیم و اصول وب ۳٫۰ مطرح میشود. مدافعان وب ۳٫۰ آیندهی آزادی برای اینترنت متصورند و در تلاشاند دست ابرشرکتهایی که همه چیز آن را در اختیار گرفتهاند کوتاه کنند. مسأله این است که هنرمند یا خالقِ هر چیزی با عرضهی اثرش بهعنوان NFT بر بستر بلاکچین و با استفاده از قابلیتهایی که قراردادهای هوشمند برایش فراهم میکنند دیگر نیازی به واسطهگری شرکتهایی مثل اپل ندارد و خود رأسا میتواند طبق میل و اصول خودش درآمد کسب کند. اینکه چنین اینترنتی در عمل دستیافتنی است یا نه موضوع دیگری است که در آینده بدان خواهیم پرداخت ولی فعلا مهم این است که مفهوم انافتی بهدرستی درک شود.
مالکیت NFT مثل رمزارزها در یک بلاکچین ثبت میشود. یعنی همه میتوانند ببینند چه کسی مالک هر یک از انافتیها است؛ پس نیازی به اثبات تملک یک NFT نیست و مدارکش بهرایگان و آنلاین در دسترس است. البته برخی بلاکچینها مانند اتریوم امکان پشتیبانی از NFT را دارند. از این بابت است که لااقل تا حالا معمولا از رمزارز اتریوم (ETH) برای معاملات NFT استفاده میشود.
گفتیم که انافتیها یکتا هستند این یکتایی یعنی هر کدام کدهای مشخصکنندهی منحصربهفردی دارند ولی گاهی به صورت چیزی که به «لیمیتد ادیشن» مشهور است هم عرضه میشوند. آری یو، یکی از فعالان حوزهی بلاکچین در این خصوص گفته: «انافتیها آمدند تا نیاز و ضرورت مفهوم کمیابی و نایابی را به دنیای دیجیتال بیاورند.» این صحبت درستی است. چرا که پیش از این، اقلام دیجیتال را بهسادگی به هر تعداد که میخواستیم میتوانستیم تکثیر کنیم. همین هم باعث شده درک انافتیها دشوار شود. تا حالا یک تصویر دیجیتال که روی دسکتاپ داشتیم را اولا به رایگان دریافت کرده بودیم حتی اگر هم از جایی خریده بودیم میتوانستیم به شمار دلخواه کپی کنیم و همه کپیها هم مثل هم بودند و از هیچ نظری تفاوت نداشتند.
دربارهی انافتیها قضیه فرق میکند و این تفاوتی اساسی است که فارغ از جوی که حول آن شکل گرفته قیمتهای زیادی که بابت برخی انافتیها پرداخته میشود را توجیحپذیر میکند. بیشتر چیزهایی که به صورت دیجیتال خلق میشوند از نظر عرضه بینهایتاند یعنی هر تعدادی بخواهیم میتوانیم تکثیر کنیم. اما بر اساس قانون عرضه-تقاضا وقتی عرضه کالایی کم میشود در صورت وجود تقاضا قیمت آن بالا میروند؛ و این بخشی از اتفاقی است که برای انافتیها افتاده.
Blockchain، Cryptocurrency، و NFT
پیش از اینکه عمیقتر به موضوع انافتیها بپردازیم لازم است به طور مشخص این سه کلمه را به تفکیک شرح دهیم.
مطالب مختلفی در توضیح بلاکچین آمده که میتوانید جداگانه مطالعه کنید ولی اگر خیلی ساده بخواهیم توضیح دهیم بلاکچین چیزی نیست جز یک سری دفتر کلِ پیوسته به هم. اجازه دهید از واکاوی نام آن شروع کنیم. برای بلاک (Block) در لغتنامه آکسفورد معانی متعددی ذکر شده ولی آنچه به این حوزه مربوط میشود به مفهوم تعدادی از اقلام یا میزانی از زمان است که بهعنوان یک تک واحد در نظر گرفته میشوند. فرهنگستان زبان پارسی «بستک» را معادل این معنای Block تصویب کرده که مفهوم را هم میرساند.
پس منظور این است که یک رشته داده در قالب بستکهایی هستند. حالا برای اینکه عملکرد این بستکها را بفهمیم کمی از حسابداری کمک میگیریم. خیلی ساده دفاتر کل به معنای واقعی کلمه دفترهایی هستند متشکل از چندین برگ که اطلاعات مختلف حسابهای مثلا یک شرکت در آن ثبت و طبقهبندی میشود. این بستکها در Blockchain همان دفترهای کل هستند که اطلاعاتی را درون خود ثبت کردهاند. Chain هم که معنای سرراستی دارد؛ زنجیر و یا زنجیره. تصور کنید تعداد زیادی از این دفترهای کل در اختیار افراد مختلف است و این دفترها زنجیروار به هم پیوستهاند، یعنی هرچه در یکی نوشته شود عینا در دیگری هم تکرار میشود؛ به علاوه اگر هرکس یکی از این دفترها را تغییر دهد، یا این تغییر به دلیلی درست و قانونی صورت گرفته که دیگر دفترها هم تغییر را اعمال میکنند یا کسی دستکاری کرده که بهسرعت مشخص شده و جلوی آن گرفته میشود. چنین زنجیرهای از بستکها یا دفترهای کل میشود همان بلاکچین و اینکه ارتباط میان این دفترها و آنچه در هر کدام ثبت میشود چه باشد بستگی به هر بلاکچین دارد. هر کدام از بلاکچینها مقررات خاص خودشان را دارند و هر یک ادعا میکنند از دیگری بهترند. در حقیقت خیلیها که توان مالی و فنی این کار را داشتهاند با توزیع دفاتر کل و تصویب مقررات مختص به خود اقدام به ایجاد زنجیرهای از بستکها کردهاند و مردم را تشویق میکنند از بستر آنان استفاده کنند. فقط جهت شفافسازی باید بدانید که دفاتر کل توزیعشده (Distributed Ledgers) لزوما همان زنجیرهی بستکی نیست؛ در واقع زنجیره بستکی تنها یک نوع از ساختار دادههایی است که دفترکل توزیعشده به شمار میرود (خوب است جداگانه دربارهی این مسائل فنی مطالعه داشته باشید).
حالا که به طور خیلی ابتدایی و غیر علمی با بلاکچین آشنا شدید به Cryptocurrency میپردازیم. این کلمه از دو بخش Crypto از ریشه یونانی به معنای راز و رمز، و Currency به معنی پول رایج یا ارز تشکیل شده و معادل رمزارز یا رمزپول برای آن استفاده میشود. ارز یا پول که نیازی به تعریف ندارد ولی منظور از رمز این است که تأیید اصالت آن به جای نشانههای مختلفی که در اسکناسهای فیزیکی (مثل نخهای حساس به فرابنفش اسکناسها) لحاظ میشود از طریق الگوریتمهای رمزگذاری صورت میگیرد. در حقیقت هر گونه سامانه پول الکترونیک که برای خرید و فروش آنلاین استفاده میشود و نیازی به بانک مرکزی به معنای علمی آن نداشته باشد را میتوان رمزارز نامید.
حالا برخی از این رمزارزها روی بلاکچینها فعالیت میکنند و در واقع از دفاتر کل یک زنجیره برای ثبت دادوستدها استفاده میکنند. در این صورت به چنین رمزارزهایی، از آنجا که این دفاتر یک جا متمرکز نشده و در سطح شبکه پخش هستند، نامتمرکز میگویند؛ بیتکوین، اتریوم و خیلی دیگر از رمزارزها در این گروه قرار میگیرند. بهطبع بعضی نهادها هم رمزارزهایی عرضه کردهاند که اطلاعاتشان به طور متمرکز ثبت و ضبط میشود و تنها تفاوتشان با ارزهای فیزیکی در دیجیتال بودن و نوع رمزگذاری آنها است؛ این رمزارزها پایبند به اصول غیرمتمرکز بلاکچین نیستند. رمزارزی که فیسبوک در تلاش برای عرضهی آن است و همچنین رمزارزی که دولت چین منتشر کرده از گروه دوم هستند [شفافسازی: در جامعهی علمی سر تعاریف و تفاوتهای زنجیرهی بستکی، دفاتر کل، مفهوم تمرکز و عدم تمرکز اجماع محکمی وجود ندارد؛ قصد ما هم پرداختن عمقی به آنها نیست].
ما اینجا بیش از این نمیخواهیم به مقولهی رمزارزها وارد شویم و اطلاعات در همین حد برای رسیدن به درک درست از ادامهی مقاله کافی است.
و اما انافتیها. اولا همانطور که گفته شد انافتیها عموما بر بستر یکی از بلاکچینها هستند و از نوعی برنامهنویسی شبیه آنچه برای رمزارزهایی مثل بیتکوین یا اتریوم به کار میرود استفاده میکنند. این «اولا» تنها وجه اشتراک بین رمزارز و NFT است. رمزارزها مثل دیگر ارزها جای گزیدنی هستند میتوان آنها را با هم یا با انواع دیگرشان تبادل کرد. به علاوه از نظر ارزش برابرند یعنی یک بیتکوین در کیف پول من با یک بیتکوین دیگر در کیف پول شما ارزش یکسانی دارد. همین ویژگی رمزارزها آنها را به ابزار مناسبی برای انجام دادن تراکنشها بر بستر بلاکچین تبدیل کرده.
داستان انافتیها اما فرق میکند. هر کدامشان یک امضای دیجیتال انحصاری دارند که تبادل آنها با هم و برابر کردنشان را ناممکن میکند. همان مقولهی جای ناگزیدنی که پیشتر گفته شد. یک کلیپ NFT شده از حرکت نمایشی یک ورزشکار مشهور بهصِرف اینکه NFT است با کلیپ انافتیشدهی دیگر برابر نیست. حتی با انافتیِ حرکت نمایشی دیگری از همان ورزشکار هم یکی نیست.
گفتیم انافتیها میتوانند هر چیز دیجیتال باشند؛ نقاشی، موسیقی یا حتی بارگذاریشده اطلاعات مغز شما که به هوش مصنوعی تبدیل شده! اما انافتیها ابتدای کار هستند و واقعا نمیتوان بهدقت گفت در آینده چه کاربردهایی برایشان یافته خواهد شد. آنچه تا الان شاهد بودهایم بیشترِ هیجانِ انافتیها مربوط به فروش آثار هنری دیجیتال بوده.
در یک توضیح دیگر، انافتیها از اشیایی دیجیتال که معرف اقلام ملموس و یا غیرملموس هستند ایجاد و یا به عبارتی ضرب میشوند. چیزهایی چون آثار هنری، تصاویر گیف، ویدیوهای برجسته، آثار کلکسیونی، آواتارهای مجازی، پوستهی بازیهای ویدیویی، طرحهای دیجیتال طراحان، موسیقی؛ حتی توییتها هم حساباند. جک دورسی، همبنیانگذار توییتر، اولین توییت خود را به صورت یک NFT در آورد و به قیمتی بیش از ۲٫۹ میلیون دلار فروخت.
در واقع انواع NFT مثل اقلامی هستند که کلکسیونرهای فیزیکی جمع میکنند با این تفاوت که انافتیها به صورت دیجیتالاند. یعنی به جای اینکه یک نقاشی رنگ روغن فیزیکی را بخرید یک نقاشی دیجیتال را از هنرمند محبوبتان میگیرید. به طور مشابه حق انحصاری تملک آن را هم به دست میآورید؛ انافتیها در هر لحظه فقط یک مالک دارند. دادهی منحصربهفرد NFT باعث میشود بهراحتی بتوان مالکیت آن را احراز کرد. این مالک است که حق واگذاری NFT را دارد. همچنین مالک یا خالق میتوانند اطلاعات خاصی درون انافتیها ذخیره کنند. مثلا هنرمند خالق یک اثر دیجیتال میتواند آن را امضا کند و در فراداده (Metadata) NFT بگنجاند.