«باب اسفنجی شلوار مکعبی» یکی از محبوبترین برنامههای انیمیشنی نیکلودئون است. این مجموعه همچنین یکی از طولانیترین کارتونهایی است که در ۱۳ فصل موفق ساخته شده و همچنان ادامه دارد. ماجراجوییهای سرگرمکننده و عجیب باب اسفنجی با دوستان زیر آبش در بیکینی باتم هرگز طرفداران جوان و بزرگسال را ناامید نمیکند، اما برخی از قسمتهای کارتون «باب اسفنجی شلوار مکعبی» تا حدودی ناخوشایند به نظر میرسند. این اپیزودهای ناخوشایند در سریالی کودکانه مانند «باب اسفنجی شلوار مکعبی» که معمولا باید بسیار خندهدار و جذاب باشد، کمی عجیب و قابل تامل است. چه باب اسفنجی و پاتریک با شرورهای تهدیدآمیز روبرو شوند یا یکی از هزاران شوخی آنها به طرز فاجعهباری اشتباه پیش برود، برخی از قسمتهای «باب اسفنجی شلوار مکعبی» که در این مطلب نام بردیم، از جهت ترسناک یا غمانگیز بودن و پرداختن به مسایلی که شاید درک آن برای کودکان دشوار باشد، بسیار ناخوشایند هستند.
- ۱۰ قسمت از کارتون «باب اسفنجی شلوار مکعبی» که به قدر کافی مورد توجه قرار نگرفتند
- ۱۵. کرم گوش
- ۱۴. باب اسفنجی در برابر ربات همبرگرپز
- ۱۳. باب اسفنجی در برابر موج بزرگ
- ۱۲. فریبخورده!
- ۱۱. دوران محکومیت
- ۱۰. راک باتم
- ۹. اسفنج باستانی
- ۸. من گری کوچولومو میخوام
- ۷. اختاپوس در سرزمین کلارینت
- ۶. شیفت قبرستان
- ۵. اس پی- ۱۲۹
- ۴. سیاره عروسان دریایی
- ۳. همبرگر خرچنگی افتضاح
- ۲. الان خوشحالی؟
- ۱. یه غذای نخراشیده
۱۵. کرم گوش
- اپیزود ۲۰ از فصل ۷
کارتون «باب اسفنجی شلوار مکعبی» به داشتن معانی پنهان معروف است. با تکیه بر این روند، اپیزود «کرم گوش» چندین مفهوم ناخوشایند دارد. یک روز، باب اسفنجی آهنگ معروفی را از رادیو میشنود و فورا به آن علاقهمند میشود و در خانه، محل کار و هر لحظه ترانهی آن را با خود زمزمه میکند و به همین دلیل زندگی او تحت شعاع قرار میگیرد و رو به نابودی میگذارد.
وقتی آقای خرچنگ و سندی سعی میکنند به باب اسفنجی کمک کنند، متوجه میشوند که او به بیماری مبتلا شده است که در آن یک کرم گوش واقعی در مغزش زندگی میکند. متاسفانه نمیتوان آن کرم را به زور از سر باب اسفنجی خارج کرد زیرا ممکن است مغز و بدنش آسیب ببیند. بسیاری فکر میکنند که «کرم گوش» تمثیلی از اعتیاد به مواد است که برای یک کارتون مناسب بچهها چندان مناسب نیست. حتی تصور اینکه یک کرم در جمجمه کسی زندگی میکند بسیار وحشتناک است.
۱۴. باب اسفنجی در برابر ربات همبرگرپز
- اپیزود ۱۰ از فصل ۵
در ظاهر، اپیزود «باب اسفنجی در برابر ربات همبرگرپز» یک رقابت ساده بین باب اسفنجی و دستگاه پخت همبرگر است. با این حال، به مسائل مهمی مانند صنعتی شدن، تعدیل نیرو، و اینکه چگونه انسانها مجبورند تا حد مرگ تلاش کنند تا ماشینها جایشان را نگیرند میپردازد.
ربات همبرگرپز اختاپوس تهدیدی برای از بین رفتن شغل تمام کارکنان رستوران خرچنگ است، اما باب اسفنجی زمانی که سعی میکند برای حفظ شغل خود با آن رقابت کند تقریبا تا پای مرگ میرود. در نهایت، باب اسفنجی موفق میشود، اما این تلاش هزینه زیادی برای سلامتی و آرامش او دارد. «باب اسفنجی در برابر ربات همبرگرپز» موضوعی نسبتا بالغانه در یک کارتون کودکانه ارائه کرد.
۱۳. باب اسفنجی در برابر موج بزرگ
- اپیزود ۱۱ از فصل ۶
در یک تابستان به شدت گرم، آقای خرچنگ تصمیم میگیرد همبرگرهایش را در کنار امواج تالاب گو بفروشد، زیرا قبض برق رستوران را نپرداخت و شرایط نامناسبی به وجود آمد. در میان این سردرگمی، موج بزرگی او، باب اسفنجی، پاتریک و سندی را به مکانهای ناشناختهای میبرد. همه گم شدهاند و به دنبال راههایی برای زنده ماندن میگردند.
تنها کسی که واقعا در اپیزود «باب اسفنجی در برابر موج بزرگ» پیشرفت میکند سندی است که توانست یک هتل بسازد و دستگاههای شگفتانگیزی اختراع کند. در مقابل، باب اسفنجی، پاتریک و آقای خرچنگ مجبورند با دشمن پرنده، گرفتار شدن در قفسه دیوی جونز، فداکاری برای طبیعت، و موقعیتهای تهدیدکننده زندگی دست و پنجه نرم کنند تا به خانه برگردند.
۱۲. فریبخورده!
- اپیزود ۱۳ از فصل ۲
شادی و نشاط همیشه بخشی از هر اپیزود «باب اسفنجی شلوار مکعبی» است و «فریبخورده!» با وجود بخشهای کاملا ترسناکی که اپیزود را ناخوشایند میکند، خندهدار است. یک صبح معمولی برای اختاپوس، پاتریک و باب اسفنجی به یک کابوس تبدیل میشود، زیرا فریب دشمن پرنده را میخورند و سوار کشتی او میشوند. دشمن پرنده آنها را میرباید و به بَرده خود تبدیل میکند.
به طرز وحشتناکی، اختاپوس در نهایت در دام سرزمین ناامیدی میافتد و از طریق پورتال به مکانهای ناشناخته منتقل میشود. دو دوست صمیمی در نهایت زندانی و وحشتزده میشوند، و حتی در پایان مسیرشان به مشکل میخورند، زیرا تبدیل به میوههایی میشوند که توسط دشمن پرنده تحت تعقیب قرار میگیرند تا خورده شوند.
۱۱. دوران محکومیت
- اپیزود ۵ از فصل ۳
«دوران محکومیت» اپیزود بسیار ناخوشایندی در کارتون «باب اسفنجی شلوار مکعبی» است. باب اسفنجی و پاتریک باعث میشوند خانم پاف به زندان برود، و بعد سعی دارند بر خلاف میلش او را از زندان بیرون بیاورند و در نهایت به آرامی او را به سمت یک فروپاشی روانی سوق میدهند. تماشای اینکه نگهبانان زندان به خانم پاف به عنوان یک روانی برچسب میزنند، بسیار ناخوشایند است، در حالی که در واقع، باب اسفنجی در بعیدترین مکان برای نجات او ظاهر میشود.
برخی از تصاویر بسیار آزاردهنده نیز در کل اپیزود «دوران محکومیت» ظاهر میشوند. در یک مورد، خانم پاف وارد یک اتاق میشود و در چهار دیوارش تصویر باب اسفنجی را میبیند. «دوران محکومیت» بدون هیچ راه حل واقعی برای معضل خانم پاف به پایان میرسد.
۱۰. راک باتم
- اپیزود ۱۷ از فصل ۱
بیکینی باتم یک شهر روشن و رنگارنگ، در حالی که راک باتم شهری تاریک، ترسناک و شبحوار است. باب اسفنجی و پاتریک به طور تصادفی سوار اتوبوس اشتباهی میشوند که آنها را در راک باتم رها میکند. در نهایت، باب اسفنجی خود را در شهری تنها میبیند که در آن موجودات دریایی خشن و ناخوشایند زندگی میکنند.
همچنین به نظر میرسد که نیروهای فراطبیعی هم نمیخواهند باب اسفنجی به خانه برگردد. فضای وحشتناک راک باتم کاملا در تضاد با محیط شاد و معمول کارتون «باب اسفنجی» است و این قسمت بسیاری از بینندگان را به وحشت میاندازد.
۹. اسفنج باستانی
- اپیزود ۱۹ از فصل ۵
«اسفنج باستانی» یکی از عجیبترین قسمتهای کارتون «باب اسفنجی شلوار مکعبی» در تمام دوران است. وقتی باب اسفنجی گرفتار بادهای شدیدی میشود که آهنگهای عجیبی را از طریق منافذ او پخش میکند و باعث میشود عروسهای دریایی به سمت او جذب شوند، بسیار وحشت میکند و همه از او دور میشوند. حالا او طرد شده است و روزهای زیادی خود را در غار پنهان میکند.
برای دفع عروس دریایی، باب اسفنجی بناهای سنگی عظیمی از خود میسازد، اما متوجه میشود که زمان زیادی گذشته و چیزی از زندگی قدیمی او باقی نمانده است. حس عجیبی از انزوا و دیستوپیا در «اسفنج باستانی» وجود دارد که هواداران را آزار میدهد.
۸. من گری کوچولومو میخوام
- اپیزود ۱۳ از فصل ۱
باب اسفنجی با «من گری کوچولومو میخوام» که هم باب اسفنجی و هم اختاپوس را به حلزون تبدیل کرد، دستی هم در ژانر بادیهارر برد. اختاپوس تلاش کرد و نتوانست از گری مراقبت کند و حلزون بیمار شد و دامپزشک پلاسمای حلزون را در یک سرنگ به او داد. بدیهی است که پلاسما برای گری در نظر گرفته شده بود.
با این حال، اختاپوس به طور تصادفی پلاسما را به باب اسفنجی تزریق میکند که در نتیجه باعث میشود او به یک حلزون وحشتناک بدل شود. اختاپوس که از اشتباهش وحشتزده شده بود، خودش هم به طور تصادفی به حلزون تبدیل شد. در پایان «من گری کوچولومو میخوام» نه اختاپوس و نه باب اسفنجی به حالت عادی خود بازنگشتند و به صورت حلزون باقی ماندند.
۷. اختاپوس در سرزمین کلارینت
- اپیزود ۷ از فصل ۷
در اپیزود «اختاپوس در سرزمین کلارینت» آقای خرچنگ به اختاپوس دسترسی به کمد کارکنان برای نگهداری کلارینتش را میدهد، اما باب اسفنجی کمد را به یک جهان جایگزین تبدیل میکند. در این دنیای ابزورد، کلارینتها زندهاند و عقابهای غولپیکر اختاپوس را به طور کامل میبلعند.
اختاپوس قبل از اینکه بیدار، و متوجه شود که تمام اتفاقاتی که تجربه کرده فقط یک رویا بوده است، باب اسفنجی را برای بازپس گرفتن کلارینت خود در فضای بیرونی، با یک ماشین پینبال غولپیکر و در جنگل تعقیب میکند. این اپیزود سورئال و ناخوشایند است، اما داستان ابزورد و خندهداری دارد که «باب اسفنجی» را به یک کارتون معروف دهه ۹۰ محصول نیکلدئون تبدیل میکند.
۶. شیفت قبرستان
- اپیزود ۱۶ از فصل ۲
اختاپوس تصمیم میگیرد کارکنان رستوران خرچنگ را در یک شیفت آخر شب با داستان ترسناک یک آشپزماهی که دست خود را در یک حادثه از دست داده و در نتیجه تبدیل به قصاب بیرحم شد بترساند. تغییر قبرستان با جزئیاتی که اختاپوس در مورد مرگ قصاب و تشییع جنازه او اضافه میکند، بسیار وحشتناک است.
با این حال، وقتی اختاپوس در حال تعریف داستان است، یک شخصیت کفگیر بهدست به سمت رستوران میآید و همه چیز بدتر میشود. اختاپوس به باب اسفنجی میگوید که مراقب علایمی باشد که نشان میدهد روح قصاب برگشته است، مانند سوسو زدن چراغها. این داستان، باب اسفنجیِ همیشه خوشبین و بینندگان را به یک اندازه به وحشت میاندازد.
۵. اس پی- ۱۲۹
- اپیزود ۱۴ از فصل ۱
در اپیزود هراسانگیز « اس پی- ۱۲۹» از فصل ۱ کارتون «باب اسفنجی شلوار مکعبی» موضوعی که مورد بررسی قرار میگیرد، ترس وجودی است. سفر بیضرر اختاپوس در زمان به آینده و گذشته دور، بعد از خراب شدن ماشین زمانش، در نهایت منجر به این میشود که او ۲۰۰۰ سال در آینده به دام بیافتد.
با این حال، اختاپوس در یک مکان واقعی گیر نمیکند، بلکه او در بلاتکلیفی رها شده است. این فضای میانی خالی و سفید است و هیچ شباهتی به دنیای واقعی ندارد. در قسمت « اس پی- ۱۲۹» که برای یک کارتون کودکانه خیلی ناخوشایند است، یک حس بدبینانه و پوچ وجود دارد.
۴. سیاره عروسان دریایی
- اپیزود ۱۷ از فصل ۸
«سیاره عروسان دریایی» یک گونهی فوقالعاده ترسناک از موجودات عروس دریایی معروف به ژلهها را نشان میدهد که توسط انگلهایی با چشمان سیاه و سفید بوجود آمدهاند. ژلهها مخاط صورتی از خودشان تراوش میکنند، به شکل موجودات دیگر در میآیند و ژلههای بیشتری شبیه خودشان تولید میکنند.
«سیاره عروسان دریایی» بچهها و بزرگسالان را به دنیایی دیستوپیایی میبرد، دنیایی که برای سریال کودکان ناخوشایند است. تماشای بیهوش شدن ساکنان بیکینی باتم، کلونهای روباتیکی که توسط موجودات بیگانه تسخیر شدهاند، بسیار ابزوردتر و ترسناکتر از سایر قسمتهای «باب اسفنجی شلوار مکعبی» است.
۳. همبرگر خرچنگی افتضاح
- اپیزود ۴ از فصل ۳
تعداد کمی از اپیزودهای «باب اسفنجی شلوار مربعی» به اندازهی « همبرگر خرچنگی افتضاح» ناخوشایند بودند. آقای خرچنگ میشنود که یک بازرس بهداشتی به عنوان یک مشتری وارد رستوران شده است. آقای خرچنگ و باب اسفنجی تصمیم میگیرند با یک همبرگر افتضاح با او شوخی کنند. شوخی آنها اشتباه پیش میرود و آنها فکر میکنند که یک بازرس بهداشت را با همبرگر آلوده خود به قتل رساندهاند.
باب اسفنجی و آقای خرچنگ سعی میکنند جسد بازرس را پنهان کنند، و در حالی که از حضور پلیسها وحشتزده شده بودند، به دنبال راه حل میگشتند. درست زمانی که آنها به جرم خود اعتراف میکنند، بازرس بهداشتی از زنده میشود و عملا بار گناه را از دوش آقای خرچنگ و باب اسفنجی برمیدارد.
۲. الان خوشحالی؟
- اپیزود ۱۷ از فصل ۸
اختاپوس همیشه یک شخصیت بدبخت بوده است، اما اپیزود «الان خوشحالی؟» سلامت روان او را عمیقا بررسی میکند. پس از اینکه باب اسفنجی متوجه شد که اختاپوس هیچ خاطره خوشی ندارد، سعی کرد با بردن او به کنسرت، بالن هوای گرم و موزه، روحیهاش را شاد کند.
باب اسفنجی در تمام تلاشهایش برای خوشحال کردن اختاپوس شکست میخورد. در پایان اپیزود «حالا خوشحال؟»، باب اسفنجی یک مهمانی غافلگیرکننده برای اختاپوس در رستوران خرچنگ برگزار میکند. با این حال، هیچکس حاضر نمیشود، بنابراین باب اسفنجی چندین ماکت از خود را میسازد. نابود کردن ماکتهای باب اسفنجی سرانجام اختاپوس را خوشحال میکند، اما کاوش در مورد سلامت روانی اسکویدوارد بسیار ناخوشایند بود.
۱. یه غذای نخراشیده
- اپیزود ۱۱ از فصل ۷
همه چیز در اپیزود «یه غذای نخراشیده» ناخوشایند است. این قسمت با تلاش پلانکتون برای بمباران رستوران خرچنگ به امید سرقت دستورالعمل مخفی شروع میشود. برای تلافی، آقای خرچنگ پلانکتون را با استفاده از ترس او از نهنگها مورد آزار و اذیت، و پلانکتون را به سمت خودکشی در خیابان سوق میدهد.
برای گرفتن انتقام، پلانکتون سپس شروع به آزار دادن آقای خرچنگ با پانتومیم میکند، کاری که آقای خرچنگ به شدت از آن میترسد. این یکی از ناخوشایندترین اپیزودهای «باب اسفنجی شلوار مکعبی» به خاطر طنز بیمارگونه، تمهای بالغانه و موضوع جدیاش است.
مشاهده همه
منبع: cbr