۳ یادآوری از سریال «فال نیک» (Good Omen) که قبل از تماشای فصل دوم احتیاج دارید

فصل اول سریال «فال نیک» (Good Omens) از کتاب پرفروشی با همین نام نوشته نیل گیمن و تری پرچت اقتباس شده بود. سریال هم درست مثل کتاب تحسین مخاطبان و منتقدان را به همراه داشت و به یکی از موفقیت‌های بزرگ شبکه آمازون پرایم تبدیل شد. با وجود اینکه کتاب «فال نیک» تنها یک جلد است و ادامه‌ای ندارد (و همچنین تری پرچت یکی از نویسندگان کتاب فوت کرده است) اما با استقبالی که از فصل اول این سریال شد تعجبی ندارد که شبکه آمازون و نیل گیمن تصمیم گرفتند آزیرافلِ فرشته (با بازی مایکل شین) و کراولی شیطان (با بازی دیوید تننت) را برای ماجراجویی‌های جدید به صفحه تلویزیون بازگردانند.

درست است که برای دیدار دوباره با شخصیت‌های محبوبی که صفوف بهشت و جهنم را شکل می‌دهند مشتاقیم اما شاید کمی هم نگران داستان ناشناخته‌ای باشیم که در فصل دو و پس از شکست دادن آخرالزمان در پایان فصل اول (و همچنین کتاب)، داستان سریال وارد آن خواهد شد. ضمن این که نظارت نیل گیمن به فیلمنامه فصل دوم کمی خیالمان را راحت می‌کند، اما ما فعلاً برای قضاوت داستان فصل دوم سریال اینجا نیستیم. از آنجایی که فصل دوم این سریال تازه منتشر شده، وقت آن رسیده که طرفداران پروپاقرص و وفادار سریال فصل اول را مجدداً تماشا کنند. اما اگر وقت تماشای مجدد فصل اول را ندارید ولی احتیاج به یادآوری جزییات فصل اول دارید، ما خلاصه‌ای مفید از فصل اول «فال نیک» را برای شما آماده کرده‌ایم تا بتوانید از تماشای فصل دوم سریال بدون از دست دادن کوچیک‌ترین جزئیات لذت ببرید.

  • ۱۰ فیلم و سریال اقتباسی از آثار نیل گیمن خالق «سندمن»

۱. آزیرافل و کراولی چه کسانی هستند؟

آزیرافیل و کراولی

در جهان «فال نیک» از ابتدای خلقت جهان هستی نیروهای بهشت و جهنم برای نبرد نهایی عظیم مابین خیر و شر که قرار بود در آخرالزمان به وقوع بپیوندد آماده می‌شوند. آخرین جنگ شیاطین و فرشتگان روی سیاره زمین که خانه مخلوقان محبوب خالق‌ است روی خواهد داد. از آنجایی که انسان‌ها در مرکز توجه خدا قرار دارند، به محض ورود آدم و حوا به باغ عدن، فرشتگان و شیاطین تصمیم می‌گیرند آن دو را تحت نظر داشته باشد تا شاید بتوانند از آن‌ها نفعی ببرند. آزیرافل فرشته‌ای بود که برای محافظت از انسان‌ها (آدم و حوا) فرستاده شد؛ او وظیفه داشت مسیر انسان‌ها را به سمت خیر هدایت کند و حواسش باشد قدم اشتباهی برندارند. از سوی دیگر کراولی بین آن‌ها فرستاده می‌شود تا هرج و مرج ایجاد کند. برای مثال از اولین اقدامات کراولی تبدیل شدن به مار فریب دادن حوا بود که او را متقاعد کرد میوه ممنوعه را بخورد، دقیقاً همان مساله‌ای که منجر به بیرون رانده شدن آدم و حوا از باغ عدن می‌شود. اینجاست که آزیرافل و کراولی با هم آشنا می‌شوند.

بخوانید  مارکو ماتراتزی: مهدی طارمی نمی‌تواند مارکوس تورام را در اینتر نیمکت نشین کند

در طول تاریخ بشریت آزیرافل و کراولی بارها با هم ملاقات می‌کنند و به تدریج به هم نزدیک‌تر می‌شوند. این دو به واسطه نمایندگی بهشت و جهنم روی زمین، شناخت بهتری از انسان‌ها پیدا می‌کنند و با فرهنگ و نحوه‌ی زندگی آن‌ها خو بگیرند. همین امر باعث می‌شود بین سایر فرشتگان و شیاطین عجیب و غریب به نظر برسند و تا حدودی از جمعشان رانده شوند. از سوی دیگر آزیرافل و کراولی به درک متقابلی از هم می‌رسند و با وجود اینکه در نبرد نهایی در جناح‌های مخالف هم حضور دارند، گاهی از یکدیگر حمایت هم می‌کنند. با گذشت هزاره‌ها بین آزیرافل و کراولی فارغ از تفاوت‌های ذاتی‌شان دوستی جالبی شکل گرفته است، دوستی‌ای که در کنار عشق‌شان به زمین و انسان‌ها باعث می‌شود این فرشته و شیطان با هم متحد شوند تا از آخرالزمان و نابودی زمین جلوگیری کنند.

۲. آخرالزمان در «فال نیک» چگونه به وقوع می‌پیوندد؟

چهارسوار آخرالزمان

کراولی در مقام فرستاده جهنم مسئول تحویل دادن فرزند شیطان (که آن زمان تنها نوزادی به ظاهر معمولی است) به صومعه شیطان‌پرستان است، آنجا پرستاران اطمینان حاصل می‌کنند که فرزند شیطان نزد خانواده یک دیپلمات مهم آمریکایی بزرگ شود. طبق نقشه‌های شیطان (با هنرنمایی نیل گریگ فولتون و بندیکت کامبربچ) پسرش باید در سن یازده سالگی به قدری قدرتمند شده باشد که بتواند دنیا را ویران کند. با این حال تصادفاً این نوزاد با نوزاد دیگری جابه‌جا می‌شود، نوزاد عادی نصیب خانواده آن دیپلمات می‌شود و فرزند شیطان نزد یک خانواده عادی حومه‌نشین به نام یانگ بزرگ می‌شود.

حتی آزیرافل و کراولی هم متوجه این جابه‌جایی غیرمنتظره نمی‌شوند. آن دو بی‌آنکه بدانند فرزند شیطان واقعی کجاست، با هم پیمان می‌بندند تا در مقام پدرخوانده‌های فرزند آن دیپلمات سعی کنند تأثیر مثبتی روی او بگذارند. آزیرافل و کراولی بر این باورند که ترکیب نیروی فرشته‌ای و شیطانی آن دو می‌تواند به فرزند شیطان کمک کند تا به عنوان کودکی عادی بزرگ شود. طبق نظریه آن‌ها این کار باعث می‌شود آخرالزمان متوقف شود و در عین حال نه بهشت و نه جهنم به آن‌ها شک نکنند. اما همانطور که گفته شد، در کمال تأسف آزیرافل و کراولی ۱۱ سال را صرف محافظت از کودک اشتباهی کرده بودند. فرزند واقعی شیطان درواقع آدام یانگ (با بازی سم تیلور باک) بود که حتی بدون حضور آزیرافل و کراولی در زندگی‌اش، در حال تجربه زندگی عادی است و از قدرت مهیبی که دارد بی‌خبر مانده.

بخوانید  آخرین جلسه تمرینی استقلال پیش از دیدار با الغرافه / گزارش تصویری

به دور از چشم آزیرافل و کراولی نیروهای جهنم یک سگ جهنمی را برای بیدار کردن قدرت‌های فرزند شیطان به زمین می‌فرستند. با پیدا شدن سگ آدام حالا می‌تواند وقتی در خواب است و اطریق صداهایی که در رویا می‌شنود از قدرتش استفاده کند: راکتورهای هسته‌ای را به آب‌نبات لیمویی تبدیل کند، آتلانتیس را از قعر اقیانوس بیرون بکشد و اتفاقاتی از این قبیل. در همین زمان چهار سوار آخرالزمان یک به یک به پایگاه هوایی تدفیلد احضار می‌شوند تا از آن جا سلاح‌های هسته‌ای را به سراسر جهان شلیک کنند. در کمال تعجب پس از آنکه آدام درمی‌یابد فرزند شیطان است، اینطور تصمیم می‌گیرد که نمی‌خواهد خانواده‌اش و آدم‌هایی که دوست دارد را از دست بدهد، بنابراین دست رد به قدرت خود می‌زند. بعد از آن آدام گروه دوستانش را به پایگاه هوایی تدفیلد می‌‌برد تا با کمک آن‌ها جلوی وقوع آخرالزمان را بگیرد.

کتاب Good Omens اثر Terry Pratchett and Neil Gaiman انتشارات Gollancz
کتاب Good Omens اثر Terry Pratchett and Neil Gaiman انتشارات Gollancz
۱۴۴,۲۰۰ تومان
مشاهده و خرید

نبرد نهایی در پایگاه هوایی تدفیلد رخ می‌دهد. آدام و دوستانش سه سوار آخرالزمان، جنگ، قحطی و بیماری را شکست می‌دهند و چهارمین سوار یعنی مرگ هم بعد از این نبرد ناپدید می‌شود. همزمان با مبارزه‌ی آدام و دوستانش با سواران آخرالزمان، دو انسان موفق می‌شوند کامپیوترهای پایگاه هوایی را خاموش کنند و جلوی شلیک موشک‌ها را بگیرند. یکی از این دو آناتما دیوایس (با بازی آدریا آرجونا) است، نواده ساحره‌ای است که آخرالزمان را پیشگویی کرده بود. فرد دیگر هم نیوتن پالسیفر (با بازی جک وایتهال)، نواده یک ساحره‌یاب. نیون و آناتما با کمک هم نقش مهمی در نجات زمین از آخرالزمان ایفا می‌کنند.

در نهایت آخرالزمان خنثی می‌شود، از آنجایی که رهبران جهنم و بهشت معتقدند آخرالزمان بخشی از نقشه خدا برای زمین و انسان‌ها است و به هر قیمتی باید به وقوع بپیوندد، در زمین حضور پیدا کنند تا آدام یانگ را برای شروع مجدد آخرالزمان تحت فشار بگذارند. اما آزیرافل با مطرح ‌کردن این سوال که «آیا نقشه بزرگ خدا برای آخرالزمان همان نقشه وصف‌ناپذیر خدا نیست؟ چرا که از نظر فنی اشکالی ندارد از نقشه وصف‌ناپذیر خدا جلوگیری کرد.» کاملاً هوشمندانه جلوی دخالت نیروهای بهشت و جهنم را می‌گیرد. نیروهای بهشت و جهنم عقب می‌کشند، اما قضیه همین جا تمام نمی‌شود و خود شخص شیطان وارد عمل می‌شود. شیطان تصمیم می‌گیرد به زمین بیاید تا پسرش را مجبور به نابودی جهان کند اما آزیرافل و کراولی به آدام کمک می‌کنند دربرابر پدرش بایستد و با استفاده از قدرتش او را به جهنم بازگرداند. پس از همه این ماجراها آدام جهان را به شکل قبلی‌اش برمی‌گرداند و هر تغییری که در رویاهایش وجود آورده بود را خنثی می‌کند. در پایان جز این موضوع که بهشت و جهنم آزیرافل و کراولی را به خیانت متهم می‌کنند، همه‌چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود.

بخوانید  مجتبی محرمی: پرسپولیس مقابل الاهلی بی‌نقص بود؛ این مدل VAR مشکل‌ساز می‌شود

۳. بعد از آخرالزمان چه اتفاقی برای کراولی و آزیرافل می‌افتد؟

آزیرافیل فرشته و کراولی شیطان

در آخرین قسمت فصل اول «فال نیک» شاهد محکوم شدن آزیرافل و کراولی به مرگ هستیم. آن‌ها به بهشت و جهنم برگردانده می‌شوند تا به خاطر جرم‌هایی که مرتکب شده‌اند اعدام شوند. تنها چیزی که می‌تواند فرشته‌ها را بکشد آتش جهنمی است، بنابراین آزیرافل باید به آتش جهنمی قدم بگذارد و بسوزد. از سوی دیگر کراولی باید در وانی پر از آب مقدس فرو برود تا به وسیله آب ذوب شود. در کمال تعجب بهشت و جهنم، آزیرافل و کراولی از آتش جهنمی و آب مقدس نجات پیدا می‌کنند و زنده‌ می‌مانند. با مشاهده‌ی این اتفاق اهل بهشت و جهنم به این نتیجه می‌رسند که آزیرافل و کراولی آن‌قدر به هم نزدیک شده‌اند که توانسته‌اند به قدرت‌های یکدیگر دست پیدا کنند و به همین علت اعدام‌شان ناموفق بوده. بنابراین از آن‌جایی که مداخله در زندگی چنین موجوداتی بسیار خطرناک خواهد بود، این فرشته و شیطان برای همیشه به زمین فرستاده شدند.

اما به مخاطبان «فال نیک» برخلاف فرشتگاه و شیاطین نشان داده شد که اتفاقی که در حقیقت رخ داده این است که آزیرافل و کراولی پیش از دستگیر شدن، ظاهر خود را با یکدیگر عوض کرده‌اند و از آنجایی که شناخت کاملی روی یکدیگر دارند، موفق می‌شوند بهشت و جهنم را فریب بدهند و هویت یکدیگر را جعل کنند. بدین ترتیب آزیرافل و کراولی هم از آخرالزمان جلوگیری می‌کنند و هم از وظایف الهی خود رها می‌شوند. حال باید دید درفصل دوم سریال «فال نیک» زندگی آن‌ها در زمین چطور پیش رفته و چه چیزی باعث می‌شود یک ماجراجویی جدید را آغاز کنند.

منبع: COLLIDER 

منبع

مطالب مرتبط

مطالب تصادفی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *