در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ادبیات مدرنیسم جنبش ادبی مرکزی بود. با این حال، پس از جنگ جهانی دوم، مکتب جدیدی از نظریهی ادبی، که منتسب به نویسندگان پست مدرن نامیده میشود، شروع به ظهور کرد. ادبیات پست مدرن (پسامدرنیسم)، جنبشی ادبی است که از معنای مطلق چشم میپوشد و به جای آن بر بازی، تکهتکه شدن، متافیکشن و بینامتنیت تأکید میکند. این جنبش ادبی در اواخر دههی ۱۹۵۰ و اوایل دههی ۱۹۶۰ به عنوان واکنشی به جستجوی معنا در ادبیات مدرنیسم در پرتو نقض حقوق بشر گسترده در جنگ جهانی دوم، برجسته شد.
فیلسوف-نویسنده دیوید فاستر والاس، جنبش ادبیات پسا-پست مدرنیسم را به دنیا معرفی کرد، جنبشی متمرکز بر این ادعا که طنز سیاسی، پس از آغاز قرن ۲۱ام، به سمت استفاده از تاکتیکهای «اصیلتر» برای زیر سؤال بردن اقتدار به طرزی مخالفتآمیز تغییر یافت. پس از معرفی این جنبش، بسیاری از دانشمندان نیز همین رویه را در پیش گرفتند و مطالعات مشابهی را منطبق با یافتههای اولیه والاس انجام دادند. این دانشمندان از تعریفی «نامدرن» نسبتاً از طنز استفاده میکنند.
ریشههای ادبیات در نویسندگان پست مدرن
در آستانه قرن بیست و یکم و گسترش دیجیتالیشدن امور (Digitalization)، رسانههای سیاسی به سمت تطبیق با ساختار ارتباطی دوسویه اطلاعات در عصر دیجیتال تغییر یافتند. به طور خاص، این تغییر باعث اوجگیری برنامههای شبانه تلویزیونی و رسانههای اجتماعی به عنوان اشکالی از طنز سیاسی شد. این تغییر همچنین ویژگی مهمی از طنز سیاسی یعنی مفهوم آیرونی را تحت تأثیر قرار داد. از پایان جنگ جهانی دوم تا آغاز قرن بیست و یکم، طنز سیاسی در رسانه شامل مقادیر زیادی «پارانویای دولتی، اختلال در زبان و روایت، و بیاعتمادی به اتوریته» بود. در این دوره که به طور گسترده به عنوان عصر پستمدرن شناخته میشود، آیرونی که از نظر واژگان، به سادگی به عنوان عدم تناسب بین پیام سطحی و زیربنایی گوینده تعریف میشد، بهطور گستردهای به عنوان روشی برای زیر سؤال بردن مخالفت آمیز اتوریته مورد استفاده قرار میگرفت. با این حال، تا اواخر قرن بیستم «این تاکتیک بیش از حد مورد استفاده قرار گرفت و دیگر مؤثر نبود». تصویر پسامدرنیسم از «قطبی شدن شدید جهان، ترس از فاجعه هستهای در شرف وقوع و بیاعتمادی جدید نسبت به دولت … به دنبال نشان دادن نگرانیهای نسل قبل است». در نتیجه، فیلسوفان و نویسندگانی مانند دیوید فاستر والاس و رابرت ال. مکلافلین اصطلاحی را برای آنچه که آنها باور داشتند یک جنبش ادبی نوظهور است معرفی کردند:« جنبش ادبی پسا-پست مدرنیسم.»
کار نویسندگان پست مدرن که از آغاز قرن بیست و یک تا به امروز ادامه دارد، درک فعلی بشر از آیرونی را را به چالش کشید. آیرونی به عنوان یک طیف از صداقت طنزآمیز تا آیرونی طنزآمیز در نظر گرفته شد. به طور خاص، فیلسوفان، پست مدرنیسم را به عنوان طرد آیرونی و بازگشت به صداقت و اصالت یافت شده در جنبش مدرنیستی میبینند. پستمدرنیسم «در پی بازتولید سینیسم، قطع ارتباط، اتمی شدن جامعه ما و فرار یا پنهان کردن آن نیست_ بلکه _ ما را نسبت به واقعیتی که برای [بشریت] ساخته شده است، آگاه میکند.
پیشنیاز ادبیات پسامدرن، ادبیات مدرن (یا مدرنیسم) بود که بر جستجوی معنا تأکید داشت و نویسنده را به عنوان آفرینندهای منظم در سبک روشنگری معرفی میکرد و از دنیای آشفته سوگواری میکرد – نمونهها شامل جیمز جویس، تی. اس. الیوت و ویرجینیا وولف هستند.
با این حال، پس از سلسله نقض حقوق بشری که طی و پس از جنگ جهانی دوم رخ داد (از جمله هولوکاست، بمباران اتمی ژاپن و اردوگاههای ژاپنیها در آمریکا)، نویسندگان حس کردند که جستجوی معنا یک ماموریت غیرممکن است، و تنها راه برای پیش رفتن، پذیرش کامل بیمعنایی است.
مروری بر ویژگیهای ادبیات در آثار نویسندگان پست مدرن
مطالعات فعلی درباره ویژگیهای آیرونی پسا-پستمدرنیستی تا حد زیادی بر وجود آن در چارچوب وسیعتر ادبیات و رسانه متمرکز بودهاند. تعداد کمی از مطالعات، وجود آیرونی پسا-پستمدرنیستی را در یک نوع خاص از رسانه بررسی کردهاند، با این حال، مطالعاتی که تغییر استفاده از آیرونی به عنوان بلاغت را از منظر کلی رسانه بررسی کردهاند، پیشنهاد کردهاند که طنز پسا-پستمدرنیستی تمرکز بیشتری بر ایده استفاده از اصالت و صداقت به عنوان وسیلهای برای اظهارات سیاسی و زیر سؤال بردن اقتدار دارد. این مطالعات بهطور کلی آیرونی را به عنوان طیفی از صداقت طنزآمیز تا طنز طنزآمیز در نظر میگیرند، به این معنی که استفاده از صداقت برای زیر سؤال بردن مخالفتآمیز اقتدار همچنان طنز در نظر گرفته میشود. همانطور که ابتدا توسط والاس مشاهده شد، آیرونی به عنوان ابزاری برای زیر سؤال بردن مخالفتآمیز اتوریته در طول دهه ۱۹۹۰ تغییر کرد و از طریق تجزیه و تحلیل بیشتر طنز به تصویر کشیده شده در ادبیات و رسانه، او نتیجه گرفت که به دلیل «ماهیت آسیبرسان طنز در فرهنگ»، آیرونی به عنوان وسیلهای برای طنز سیاسی، در نتیجه به سمت «اصالت» و «صداقت» تغییر پیدا کرده است، با طنزپردازان و نویسندگانی که رویکردهای مستقیمتری برای زیر سؤال بردن اتوریته اتخاذ میکنند.
دههها بعد، لیل مطالعه تحلیلی تأیید کننده وجود آیرونی پسا-پستمدرنیستی در ادبیات و رسانههای امروزی انجام داد و با بررسی تکنیکهای خاص مورد استفاده توسط نویسندگان مدرن برای «درج مجدد اصالت» در رسانه، بر مشاهدات والاس افزود. او نتیجه گرفت که «ادامه استفاده از طنز در [ادبیات] به حفظ [جذابیت آن] برای مخاطبانی که با طنز پستمدرنیستی بزرگ شدهاند، کمک میکند و اصالت و صداقت را آسانتر هضم میکند.» در ماهیت، هر دو مطالعه تأیید میکنند که ادبیات و رسانهها، پس از طلوع قرن بیست و یکم، آیرونی طنزآمیز را به عنوان بلاغت برای زیر سؤال بردن اتوریته رها کردهاند و مقادیر سنگینتری از صداقت طنزآمیز را در چارچوب وسیعتر طنز سیاسی یکپارچه میکنند. با این حال، این مطالعات محدود هستند زیرا آنها این مشاهدات را در چندین شکل از ادبیات و رسانهها تعمیم میدهند و مهمتر از همه فرض میکنند که طنز تنها به عنوان یک طیف از صداقت طنزآمیز تا آیرونی طنزآمیز وجود دارد، در حالی که مطالعات بیشتر اثبات میکنند که مفهوم طنز بسیار پیچیدهتر است.
نمونههای رایج ادبیات پسامدرن شامل رمان “سلاخخانه شماره پنج” اثر کرت ونهگات و “تبصره ۲۲” اثر جوزف هلر است. نظریهپردازان ادبی که پسامدرنیسم را در ادبیات بلورینه کردند شامل رولان بارت، ژان بودریار، ژاک دریدا، خورخه لوئیس بورخس، فردریک جیمسون، میشل فوکو و ژان-فرانسوا لیوتار هستند.
ادبیات پست مدرن در کنار آیرونی که مفصل دربارهش صحبت کردیم، بر مفاهیم اصلی زیر نیز استوار هستند:
– پذیرش تصادفی بودن: آثار پسامدرنیستی ایده «معنای مطلق» را رد میکنند و به جای آن تصادفیبودن و بینظمی را میپذیرند. رمانهای پست مدرن اغلب از راویان ناموثق استفاده میکنند تا با ذهنیت شدید و جلوگیری از یافتن معنا توسط خوانندگان طی داستان، آبها را بیشتر متلاطم جلوه دهند.
– بازیگوشی: در حالی که نویسندگان مدرنیست، با از دست دادن نظم سوگوار بودند، نویسندگان پسامدرن از آن لذت میبرند و اغلب از ابزارهایی مانند طنز تلخ، بازی با کلمات، آیرونی و دیگر تکنیکهای بازیگوشی برای گیج کردن خوانندگان و پیچیده کردن داستان استفاده میکنند.
– تکهتکه شدگی: ادبیات پسامدرنیستی تکهتکه شدگی مدرنیسم را گرفت و بر آن افزود، و آثار ادبی را بیشتر به سمت فرمهای شبیه کلاژ، تلفیقهای زمانی و پرشهای قابل توجه در شخصیت و مکان حرکت داد.
– متافیکشن: ادبیات پسن مدرن بر بیمعنایی و بازی تأکید دارد. نویسندگان پست مدرن شروع به آزمایش عناصر متاثر در رمانها و داستانهای کوتاه خود کردند، توجه را به ماهیت مصنوعی کار خود جلب کردند و به خوانندگان یادآوری کردند که نویسنده، شخصیت مقتدر و اتوریتهی اصلی نیست.
– بینامتنیت: به عنوان یک نوع نوشتن شبیه به کلاژ، بسیاری از نویسندگان پست مدرن آثار خود را به طور آشکاری در گفتگو با متون دیگر نوشتهاند. تکنیکهایی که به کار بردهاند شامل پاستیش (یا تقلید سبک نویسندگان دیگر) و ترکیب فرهنگ عامه و فرهنگ والا (نوشتههایی که موضوعاتی را که قبلاً برای ادبیات نامناسب تلقی میشد، مورد بررسی قرار میدهد) بوده است.
بهترین آثار نویسندگان پست مدرن که باید بخوانید
۱- کتاب «سلاخخانهی شمارهی ۵» اثر کورت وونه گات
زمانی که وونهگات رمان کشتارگاه-پنج را در سال ۱۹۶۹ منتشر کرد، هنوز مفهوم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در ادبیات روانشناسی جا نیفتاده بود. بنابراین، رمان دریچهای برای درک افرادی با این اختلال نیز باز میکند. خود وونهگات پس از تجربه وحشتناک بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم، دچار علائمی بود که امروزه تحت عنوان PTSD شناخته میشود. بیلی پیلگریم، راوی رمان، مرد مسنی است که آرزوی نوشتن رمانی درباره جنگ را دارد. اما او با مشکلاتی در به یاد آوردن دقیق گذشته روبروست. این درگیری ذهنی، نمودی از خود وونهگات و چالشهایش در مواجهه با خاطرات جنگ است.
به جای روایتی صرف از مشاهدات، وونهگات ترجیح میدهد احساسات دراماتیک را به شیوهای آیرونیک و نیشدار نشان دهد. طنز سیاه و نگرش نیشدار او، یکی از راههای او برای کنار آمدن با ترومای جنگ است. وونهگات تأکید میکند که مردم کشورهای پیروز، اغلب نسبت به وضعیت تراژیک کشورهای شکستخورده بیاطلاعاند. این مسئله نشاندهندهی یکی از پیامهای مهم رمان است: نادیده گرفتن درد و رنج دیگران، حتی در پیروزی.
به همین دلیل، وونهگات بیلی پیلگریم را به عنوان شخصیت اصلی و نمایندهی خود در رمان خلق میکند. با خواندن داستان بیلی، خواننده فرصت تأمل درباره پیامدهای تروما بر فرد و جامعه را پیدا میکند. بیلی نمادی از قربانیان فجایع، نه فقط سربازان جنگ، بلکه هر کسی که با حوادث تلخ و تکاندهنده روبرو شده است. زمان و درک آن در رمان، بسیار پیچیده و غیرخطی است. بمباران درسدن برای بیلی یک نقطهعطف به نظر میرسد، اما او زمان را تکهتکه و بیتوالی تجربه میکند. این ساختار روایی، نشاندهندهی تأثیر تروما بر درک فرد از زمان و حافظه است.
وونهگات تصویری دوگانه از زمان ارائه میدهد. از یک طرف، تروما مانع بهبود و بازیابی میشود. اما از طرف دیگر، امکان درک زمان به عنوان یک کل واحد نیز مطرح میشود. این مفهوم میتواند به معنای پذیرش تمامی گذشته، حال و آینده به عنوان یک تجربه واحد و مرتبط باشد، حتی اگر تروماتیک و دردناک باشد. در نهایت، سلاخخانه شمارهی پنج بیش از یک داستان جنگی است. این رمانی عمیق و تأثیرگذار درباره تروما، زمان، و ماهیت انسانی است که خواننده را به تفکر عمیق درباره این مفاهیم دعوت میکند.
۲- کتاب «گهواره گربه» اثر کورت ونه گات
گهواره گربه، طنز تلخی از ونه گات، نقدی گزنده بر جنون انسان مدرن است. این رمان آخرالزمانی که سرنوشت نهایی سیاره ما را روایت میکند، با قهرمانی کوتوله، یک الهیات کامل و بدیع ساختهشده توسط یک خوانندهی کالیپسو، و چشماندازی از آینده پیش را تصویر میکند که همزمان تیره و مرگبار و در عین حال خندهدار و مفرح است. گهواره گربه، کتابی که اثری ماندگار بر نسل کاملی از خوانندگان گذاشت، یکی از مهمترین آثار قرن بیستم و اوج هنر قصهپردازی وونهگات است.
۳- کتاب «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» اثر ایتالو کالوینو
«اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» شاهکاری خلاقانه است! متنی آزمایشی که با حسرت به عصر بزرگ روایت نگاه میکند. رمان ایتالو کالوینو در یک معنا کمدی است که دو قهرمان داستان، خواننده و خواننده دیگر، در نهایت با هم ازدواج میکنند، در حالی که تقریباً «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» را تمام کردهاند. این کتاب در معنای دیگر، تراژدی است، تأملی بر مشکلات نوشتن و ماهیت تنهایی خواندن.
خواننده کتاب، آن را با توصیهای آغاز میکند:«آرام باشید. تمرکز کنید. هر فکر دیگری را محو کنید. اجازه دهید دنیای اطراف شما محو شود.» متأسفانه، پس از ۳۰ صفحه یا نزدیک به آن، او متوجه میشود که نسخه او آسیب دیده است و فقط شامل بخش اول، بارها و بارها تکرار میشود. با بازگشت به کتابفروشی، او متوجه میشود که جلدی که فکر میکرد اثر کالوینو است، در واقع اثر نویسنده لهستانی، بازاکبال است. با انتخاب بین دو نویسنده، او قطب را انتخاب میکند، همانطور که خواننده دیگر، لودمیلا هم انتخاب میکند. اما این کپی هم اثر نویسنده دیگری است، همانطور که کپی بعدی و بعدی. کالوینوی واقعی ۱۰ پاستیش متفاوت را – داستانهایی از تهدید، جاسوسی، راز، پیشبینی – با کاوش در چگونگی و چرایی انتخاب ما برای خواندن، معنابخشی و پیدا کردن یا نیافتن جهتگیریها، درهم میآمیزد. در عین حال خواننده و لودمیلا تلاش میکنند یکدیگر را برسانند و بخوانند. «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» شگفتانگیز، مدهوشکننده و بسیار رمانتیک است. آنچه عشقبازی و خواندن را بیشتر شبیه هم میکند این است که در هر دوی آنها، زمانها و فضاهایی متفاوت از زمان و فضای قابل اندازهگیری باز میشوند.
۴- کتاب «صد سال تنهایی» اثر گابریل گارسیا مارکز
صد سال تنهایی، رمانی از گابریل گارسیا مارکز است که در سال ۱۹۶۷ به زبان اسپانیایی با عنوان Cien años de soledad منتشر شد. این رمان شاهکار نویسنده و مهمترین نمونه از سبک رئالیسم جادویی او نیز محسوب می شود.
«سرهنگ آئورلیو بوئندیا، در حالی که رو به جوخه اعدام ایستاده بود، به یاد آن بعد از ظهری افتاد که پدرش او را برای کشف یخ به بیرون برد.» کتاب اینگونه آغاز میشود. صد سال تنهایی حماسهای هفت نسلی از خانواده بوئندیا است که صد سال از تاریخ پر تلاطم آمریکای لاتین، از دهه ۱۸۲۰ پس از استعمار تا دهه ۱۹۲۰ را در بر می گیرد. پدر بزرگ، خوزه آرکادیو بوئندیا، شهر آرمانشهری ماکوندو را در وسط یک باتلاق میسازد. در ابتدا، این شهر ثروتمند میشود و کولیها و دغلبازان را به خود جلب میکند – از جمله ملکیادس، نویسنده پیر، نمادی از خود نویسنده. طوفان گرمسیری که تقریباً پنج سال به طول میانجامد، شهر را تقریباً نابود میکند و با نسل پنجم بوئندیا، فرسودگی جسمی آنها با انحطاط اخلاقی خانواده همخوانی پیدا میکند. در نهایت، توفانی عظیم تمام ردی از شهر را، همراه با آخرین بازماندگان خانواده بوئندیا، از بین میبرد.
تا پایان رمان، مشخص میشود که راوی ملکیادس است. دستنوشتههای مرموز او در واقع متن رمان هستند. منتقدان به تأثیر خورخه لوئیس بورخس، نویسنده آرژانتینی، در پیچیدگی کتاب و ویلیام فاکنر، نویسنده آمریکایی، در استفاده از تبارشناسی یک خانواده خیالی و شکلگیری حماسه ادبی از آن نیز اشاره کردهاند.
۵- کتاب «تاریخچهی پرنده کوکی» اثر هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی یکی از نویسندههاییست که میتوان میان ۱۰ نویسندهی بزرگ زندهی جهان که در تاریخ ماندگار میشوند نیز از او نامب برد.
در این کتاب، میتوانید یک آدم معمولی، تورو اوکادا را تجسم کنید که در خانهای حومه توکیو غذاپخته و روسینی گوش میدهد. در حین انتظار برای رسیدن اسپاگتی به بافت مورد نظرش، بهوسیلهی یک تماس تلفنی متوقف میشود که یک صدای زنانه جذاب ده دقیقه از وقتش را میخواهد. او به زودی تلفن را قطع میکند، اما این تداخل عجیب در یک روز بسیار عادی تنها آغاز یک سری اتفاقات غیرعادی است.
همسر تورو، کومیکو، ناراضی از ناپدید شدن گربهشان است و این نگرانی به نظر معمولی آغاز میشود اما به سرعت به چیزی عجیب تبدیل میشود. کومیکو برنامهریزی میکند تا یک رمال، مالتا کانو، و خواهر زیبایش، کرتا، در این موضوع دخالت کنند و از ابتدا، مالتا با نام غیرمعمولش پیام واضحی برای تورو دارد:«آقا، من اعتقاد دارم که شما وارد فاز جدیدی از زندگی خود میشوید که اتفاقات مختلفی خواهد افتاد. ناپدید شدن گربهتان تنها آغاز است.»
زمانی که افراد از موراکامی به عنوان نامزد جوایز نوبل ادبیات صحبت میکنند، این کتاب است که به ذهنشان خطور میکند، یک اپیک خیرهکننده که خوانندگان را به خویش جلب کرد و منتقدان را متقاعد کرد. به احتمال زیاد، این بهترین اثر موراکامی است، یک کار گسترده که همه ایدهها و تروپهای او را دربرمیگیرد و موفق به ادغام آنها به یک شیوهای است که کتابهای بعدی تنها آن را تکرار میکنند، البته معمولاً با شکست.
۶- کتاب «ناتوردشت» اثر جی.دی سلینجر
در سال ۱۹۵۱، رمان «ناتور دشت» نوشتهی جی. دی. سلینجر منتشر شد. این رمان، دو روز از زندگی هولدن کالفیلد ۱۶ ساله را پس از اخراج از مدرسه شبانهروزی روایت میکند. هولدن، گیج و سرخورده، به دنبال حقیقت میگردد و علیه «ریاکاری» دنیای بزرگسالان فریاد میزند. او در نهایت خسته و از نظر عاطفی بیثبات میشود. رویدادها پس از وقوع، از یک آسایشگاه روانی بازگو میشوند.
هولدن، راوی و شخصیت اصلی، از ماجراهای قبل از کریسمس گذشته تعریف میکند. داستان با هولدن در مدرسه شبانهروزی پنسی آغاز میشود، جایی که به خانهی اسپنسر، معلم تاریخش، میرود تا خداحافظی کند. او به خواننده میگوید که به دلیل مردودی در اکثر کلاسها، اخراج شده است. پس از دیدار با اسپنسر، با هماتاقیاش، ورد استرادلتر، روبرو میشود. استرادلتر از هولدن میخواهد که برای کلاس انگلیسی او انشایی بنویسد تا او بتواند با دوست قدیمی هولدن قرار بگذارد. هولدن با موافقت، درباره دستکش بیسبال برادر کوچکترش، الی، که از سرطان خون فوت کرده است، مینویسد. وقتی استرادلتر برمیگردد، به هولدن میگوید که انشا خوب نیست و هولدن عصبانی میشود، مخصوصاً وقتی استرادلتر از گفتن اینکه آیا با دوستش رابطه جنسی داشته است، امتناع میکند. این باعث میشود هولدن به طوفان خشم دچار شود و چند روز زودتر از تعطیلات کریسمس، پنسی را به مقصد نیویورک سیتی ترک کند.
با ورود به نیویورک، او نمیتواند به خانه برود، زیرا والدینش هنوز نمیدانند که او اخراج شده است. در عوض، اتاقی در هتل ادمانت اجاره میکند، جایی که شاهد صحنههای جنسی از پنجرههای اتاقهای دیگر است. سپس تنهایی او باعث میشود که به دنبال تعامل انسانی بگردد، کاری که در لوندِر روم، کلاب شبانهی هتل، انجام میدهد. پس از تعامل با چند زن در آنجا، به کلاب شبانهی دیگری میرود، اما فقط پس از دیدن معشوق سابق برادر بزرگترش، آنجا را ترک میکند. وقتی به هتل برمیگردد، به یک روسپی سفارش میدهد که به اتاقش بیاید، اما فقط با او صحبت میکند. این وضعیت با مشت خوردن او به شکم پایان مییابد.
۷- کتاب «فرنی و زویی» اثر جی.دی سلینجر
به گفتهی نیویورک تایمز، فرنی و زویی شاید بهترین اثر برجستهترین اثر جی. دی. سلینجر باشد. این اثر، مجموعهای از دو داستان کوتاه دربارهی خانوادهی گلس است که پیشتر در مجلهی نیویورکر منتشر شده بودند.
«اینکه همهی آدمها هر کاری میکنند، چنان… نمیدانم… نه لزوماً اشتباه است، نه حتی بداندیشانه، نه حتی احمقانه. اما خب، آنقدر کوچک و بیمعنی است که… آدم را غمگین میکند. و بدترین بخشش این است که، اگر بخواهی عجیب و غریب باشی، باز هم داری به شکلی متفاوت، همرنگ جماعت میشوی.»
رمانِ دو بخشیِ «فرنی و زویی» با چیرهدستی کشمکشهای عاطفی و ترومای ورود به بزرگسالی را به تصویر میکشد. این رمان، نمونهی درخشانی از آیرونی، دقت و تأثیرگذاری است که ج. دی. سلینجر را به یکی از محبوبترین نویسندگان آمریکایی تبدیل کرده است.
۸- کتاب «تبصرهی ۲۲» اثر جوزف هلر
تبصرهی ۲۲، رمانی طنز به قلم نویسنده آمریکایی، جوزف هلر است، که در سال ۱۹۶۱ منتشر شد. این اثر بر محور کاپیتان جان یوساریان، بمب افکن آمریکایی مستقر در جزیره ای مدیترانهای در طول جنگ جهانی دوم، و تلاشهای ناامیدانه او برای زنده ماندن تمرکز دارد. یوساریان کل جنگ را به منزله حملهای شخصی تفسیر میکند و متقاعد میشود که ارتش عمداً سعی دارد او را به مرگ زودرس بفرستد. بنابراین، او بخش زیادی از کتاب را صرف طراحی راههایی برای فرار از مأموریت های خود می کند.
تبصرهی ۲۲ یک قانون مرموز نیروی هوایی ارتش است که بیان میکند اگر مردی به عمد به پروازهای خطرناک جنگی ادامه دهد دیوانه محسوب می شود، اما اگر درخواست رسمی لازم را برای رهایی از چنین مأموریتهایی ارائه دهد، خود عمل درخواست اثبات میکند که او عاقل است و بنابراین واجد شرایط برای معافیت نیست. اصطلاح تبصرهی ۲۲ همینطور به زبان انگلیسی وارد شد و به معنای «یک موقعیت مشکلساز که تنها راه حل آن توسط شرایط ذاتی مشکل رد میشود» معنی میدهد.
«تبصرهی ۲۲» دارای یک ترتیب زمانی گیجکننده است، به طوری که شروع آن بیش از نیمی از رویدادهای شرح داده شده رخ میدهد و در یک سری فلشبکهای حلقوی ادامه مییابد. بیشتر رمان در جزیره مدیترانهای پیانوزا در سال ۱۹۴۴ اتفاق می افتد، جایی که یوساریان یک بمب افکن است که تحت فرماندهی سرهنگ قاطع و جاهطلب کاتکارت خدمت میکند، که دائماً تعداد مأموریتهایی را که مردان باید قبل از تکمیل دوره های وظیفه خود انجام دهند افزایش میدهد. یوساریان پس از مأموریتی در فرارا، ایتالیا، بهدرجه کاپیتانی ارتقا مییابد، جایی که پس از از دست دادن یک پل، برای بار دوم به عقب پرواز میکند و با موفقیت آن را نابود میکند، اگرچه یک عضو اسکادران کشته میشود.
یوساریان با اور، که در هر مأموریتی هواپیمای خود را میکوبد اما همیشه زنده میماند، و با وسایل ماد، که دو ساعت پس از ورود به پایگاه، قبل از ورود رسمی، در حین انجام وظیفه کشته شد، مشترکا در یک چادر میگدرانند. افسر آشپز، میلو میندربیندر، به تدریج مأموریت خود برای به دست آوردن غذا را به یک سندیکای بازار سیاه بینالمللی تبدیل می کند که در نهایت آلمانیهای دشمن را نیز وارد آن میکند، در یک نقطه حتی هواپیماهای آلمانی (با لوگوی سندیکای خود) را به پایگاه خود بمباران میکند (که منجر به مرگ ماد میشود). شخصیتهای دیگر شامل جراح پرواز دکتر دانی کا و جو گرسنه هستند که به جز زمانی که مأموریتی برای پرواز ندارد، دچار کابوسهای جیغ میکشند.
منابع: دیجیکالا مگ و MasterClass