تحقیقات میگوید ۹۵ درصد از نوجوانان به گوشی هوشمند دسترسی دارند، اما چگونه میتوان فهمید که چه زمانی فرزندتان برای داشتن گوشی خودش آماده است؟ کارشناسان در این زمینه چه میگویند؟ نوشتهی خانم سونا چارایپوترا (Sona Charaipotra) را در این باره که از تجربه خودش گفته و با کارشناسان صحبت کرده، در ادامه میخوانید.
حدود دو سال پیش، زمانی که دخترم کاویا ۱۱ ساله بود، از من و شوهرم یک اسباببازی جدید درخواست کرد. بله، او یک تلفن میخواست. یک گوشی هوشمند با همه زنگها و آلارمهای پیامک، چت ویدیویی، رسانههای اجتماعی و… تمام جهان در نوک انگشتان او.
من واقعاً نمیتوانستم او را برای درخواستش سرزنش کنم. گوشی من هم قطعا اسباببازی مورد علاقه من است. من میتوانم ساعتهای بیپایانی را با آن بگذرانم، فهرستی از کارها تهیه کنم، بازیهای بیمعنا انجام دهم، دوستان و خانواده را در رسانههای اجتماعی تعقیب کنم و تمام روز اسکرول یا Doomscrolling کنم بخصوص لابهلای اخبار. من میتوانم ویدیوهای TikTok را تماشا کنم تا زمانی که خود برنامه مرا سرزنش کند و به من بگوید که به رختخواب بروم.
به همین دلیل است که وقتی او سال گذشته دوباره درخواست تلفن کرد، من مخالفت کردم. او از قبل کتابهای بسیاری را روی iPad خود میخواند، از رایانهاش برای انجام تکالیف استفاده میکند، از طریق FaceTime یا پیامرسانها با دوستانش چت میکند. واقعاً برای چه به تلفن نیاز دارد؟
من که متقاعد نشده بودم، از او خواستم که به عنوان بخشی از تکالیف هفته، یک مقاله متقاعدکننده دربارهی این موضوع برایم بنویسد. به این فکر میکردم که این کار برای من وقت میخرد و واقعاً او را وادار میکند تا دربارهی استدلالش فکر کند.
او دختر دو نویسنده است، بنابراین نمیدانم چرا وقتی با نوشتهاش متقاعد شدم، تعجب کردم. منطق او، در حالی که بیشتر مقاله شخصی بود تا تحقیقی، نسبتاً درست بود. استدلال اصلی او این بود:
«با فرض اینکه تلفن داشته باشم، میتوانم از GPS استفاده کنم تا در صورت گم شدن، بفهمم کجا هستم. به این ترتیب، مجبور نخواهید بود مرا به کلاس گیتار برسانید. همچنین میتوانم وقتی شما کار میکنید به کتابخانه بروم. اگر امکان این کار را داشتم، میتوانستم کتابهای واقعی بخوانم و زمان کمتری را نسبت به زمانی که تلفن نداشتم صرف صفحه نمایش کنم. مزاحم شما هم نمیشوم تا در زمان کار کردنتان مجبور شوید مرا به کتابخانه ببرید.»
او اشتباه نمیکند. مقالهی او به دلایل اصلی والدین برای دادن تلفن به فرزندانشان اشاره میکند: ارتباط، ردیابی مکان آنها، دسترسی به اطلاعات و یادآوری. آزادی، از بسیاری جهات. به همین دلیل است که همهی ما نیز به تلفنهای خود معتاد شدهایم.
اما مشکل همین جاست. به عنوان والد، میدانم که تلفن همراه چیزی بسیار بیشتر از این کاربردهاست. بنابراین تصمیم گرفتم از برخی کارشناسان دربارهی تصمیمی که خانوادهی ما قرار است دربارهی تلفن اتخاذ کند راهنمایی بخواهم.
- راههایی برای آغاز گفتوگو با کودک در سنین مختلف
فرزند خود را بشناسید
در حالی که دستورالعملهای سنی میتوانند کمک کنند، اما واقعاً درک اینکه فرزند شما از نظر مسئولیتپذیری، سازگاری و سلامت روان در چه وضعیتی قرار دارد بسیار مهم است. نگاهی دقیق به نحوهی رسیدگی آنها به مسئولیتها در سایر زمینههای زندگی بیندازید. مدرسه و تکالیف، ورزش و فعالیتها، زمان تلویزیون یا آیپد، کارهای خانه و … . در نظر بگیرید که چگونه رفتارشان در قبال این کارها به استفاده از تلفن و یا سوءاستفاده ترجمه میشود.
در حالی که یک مطالعهی مرکز تحقیقاتی Pew میگوید که تا ۹۵ درصد از نوجوانان امروزی به تلفن هوشمند دسترسی دارند، این بدان معنا نیست که هر نوجوانی برای این مسئولیت آماده است.
بچهها میتوانند از طریق مسئولیتپذیری خود در انجام تکالیف یا جمعکردن وسایل خود نشان دهند که آماده هستند یا نه و کنترل تکانهی آنها چگونه است؟ دکتر جین تونگ (Jean Twenge)، مادر سه فرزند، استاد روانشناسی در دانشگاه ایالتی سن دیگو و نویسنده iGen میگوید چرا کودکان فوقالعاده متصل به دنیای ارتباطات امروزی کمتر سرکش، بیشتر سازگار، کمتر شاد و کاملاً ناآماده برای بزرگسالی رشد میکنند؟
دکتر تونگ تبیین میکند که به نحوهی انجام وظایف روزمرهی فرزندتان توجه کنید تا ببینید آیا میتواند مسئولیتها و آزادیهایی را که مخصوصاً با یک گوشی هوشمند همراه است مدیریت کند یا خیر.
وی میگوید: «اگر کودک شما نسبتاً مسلط به همه چیز است، اگر وقتی به خواستهاش نمیرسد، عصبانی نمیشود، اگر میتواند قوانین اصلی را در فضاهای دیگر رعایت کند، شاید این نشانهای است که او آماده است.»
اما بچههای خوبی وجود دارند که به هر دلیلی ممکن است کنترل تکانهای بالایی نداشته باشند. بنابراین این موضوعی است که باید در نظر گرفت. کودکی که در حال حاضر با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکند، در برابر آنچه در رسانههای اجتماعی و در ارتباط با دوستان اتفاق میافتد آسیبپذیرتر است. این نکته را باید در نظر داشت.
دکتر تونگ میگوید: «بزرگترین نگرانی این است که مشکلات بسیار زیادی وجود دارد که بچهها میتوانند در فضای آنلاین درگیر آن شوند. بسیاری از این مشکلات در رسانههای اجتماعی است. تحقیقات من نشان میدهد که زمان صرف شده در رسانههای اجتماعی بیشترین ارتباط را با مشکلات دارد. اضطراب و افسردگی نیز با استفادهی عمومی از اینترنت مرتبط است. رسانههای اجتماعی، بهویژه، میتوانند بچهها را به سمت چیزهایی ببرند که آمادگی مقابله با آنها را ندارند.»
مشکل اساسی دیگر؟ دسترسی به تصاویر خشونتآمیز، پیامهای مشکلساز پیرامون تصویر بدن و غذا خوردن و بهویژه پورنوگرافی است. دکتر تونگ میگوید: اینطور نیست که بچهها لزوماً به دنبال این محتوا باشند. اما با توجه به دسترسی به فناوری، به نظر میرسد اجتنابناپذیر است که آنها در نهایت با آن روبهرو شوند.
تحقیقات میگوید هیچ راه درست و قطعی برای والدین در ارتباط بچهها و فناوری وجود ندارد. میدانیم که یک رویکرد عاقلانه در برابر این اتفاق حیاتی است. دکتر تونگ میگوید: «بسیاری از والدین فکر میکنند که بچهها اکنون با تلفنهایشان زندگی میکنند بله، این همان کاری است که بچهها انجام میدهند. اما بسیاری از والدین نمیدانند که این فناوریها کاملاً بی قانون هستند. بنابراین تعیین برخی دستورالعملها و مقررات به عهده والدین است.»
گاهی این هم کافی نیست. دکتر تونگ خاطرنشان میکند: «بچهها باهوش هستند. آنها با فناوری بزرگ شدهاند. آنها میتوانند راهحلها را پیدا کنند. بنابراین بهتر است به دقت بررسی کنید که آیا کودک شما واقعاً برای آن سطح دسترسی آماده است یا نه.»
- جملات کوتاه و موثری که باید موقع تربیت کودک به کار برید
از قدمهای کوچک شروع کنید
اگر فکر نمیکنید فرزندتان برای مسئولیتپذیری و تصمیمگیری مستقل که لازمهی داشتن تلفن هوشمند همراه است کاملاً آماده است، میتوانید بهعنوان خانواده قدمهایی برای معرفی فناوری و افزایش سطح راحتی خود با این مفهوم بردارید.
دکتر تونگ که تحقیقاتش عمیقاً به تأثیر فناوری و رسانههای اجتماعی بر کودکان و نوجوانان میپردازد، میگوید: «محرک خرید تلفن برای بسیاری از والدین، ایمنی و راحتی است. اما برای دستیابی به این اهداف به گوشی هوشمند نیاز ندارید. اگر ارتباط با شما والدین، عامل کلیدی است، چیزهای دیگری نیز میتوانند این کار را انجام دهند. همه چیز یا هیچ چیز نمیتواند انتخاب درستی باشد.»
با چیزی قابل کنترلتر مانند یک ساعت هوشمند شروع کنید. این ابزارها راهی را ارائه میدهند که گام به گام پیش روید. گزینههای پیش روی والدین برای این کار عبارتاند از Verizon GizmoWatch، Xplora، VTech Kidizoom، T-Mobile SyncUp، TickTalk و موارد دیگر، همراه با نسخههای بزرگتر مانند AppleWatch و Garmin. بیشتر اینها قابلیتهای تلفن، نوشتار و GPS را با هزینهی بیشتری نسبت به گوشیهای هوشمند معمولی ارائه میدهند. برخی نیز شامل امکانات پایش تناسب اندام هستند.
برنامه Bark هم وجود دارد که ردیابی را در اکثر دستگاهها ارائه میدهد. میبینید، لازم نیست از همان ابتدا با تلفن شروع کنید.
دیویا دودیا (Divya Dodhia) درمانگر کودک و خانواده در جرسی سیتی نیوجرسی، میگوید: «ساعت هوشمند اولین قدم عالی است. دسترسی کمتری دارد و والدین کنترل بیشتری بر نحوهی استفاده از آن دارند. به علاوه، یک ردیاب GPS در آن وجود دارد، بنابراین شما دقیقا میدانید فرزندتان کجاست و او هم میتواند با شما ارتباط برقرار کند، اما نه با هر کسی که اجازه دسترسی به او را نمیدهید.»
استفاده مطمئن از یکی از این وسایل میتواند به فرزند شما این فرصت را بدهد تا نشان دهد که برای مرحلهی بعدی آماده است. دودیا، مادر دو دختر، میگوید: «این یک راه خوب برای آزمایش این است که آیا فرزند شما برای مسئولیتهایی که با این دستگاهها میآید آماده است یا خیر. در حالی که تلفن هوشمند دسترسی و آزادی بیش از حد را به خصوص در دسترسی به برنامهها و رسانههای اجتماعی ارائه میکند.»
این یک راه عالی برای فهمیدن حدود آمادگی کودک برای داشتن تلفن هوشمند و آمادگی خود شما برای دادن این اجازه به او است.
همچنین گوشیهای نهچندان هوشمندی وجود دارند که دسترسی و فناوری محدودتری دارند و بهطور خاص برای برقراری ارتباط با بچهها طراحی شدهاند. برخی مانند Troomi مبتنی بر سامسونگ، گزینه مرورگر Kidsafe را ارائه میدهند. سایرین، مانند Gabb مبتنی بر اندروید، فاقد مرورگر و فیلترهایی برای ارسال پیامک و برنامهها، بهعلاوه کنترلهای والدین داخلی هستند.
یک قرارداد ایجاد کنید
هنگامی که فهمیدید فرزندتان آمادهی پذیرش مسئولیتها و چالشهای ناشی از دسترسی به گوشیهای هوشمند است، وقت آن است که با او دربارهی قوانین و انتظارات صحبت کنید.
البته هر کودک و هر خانوادهای متفاوت است، اما برخی از اصول اساسی وجود دارد که باید در نظر گرفت. با در نظر گرفتن مواردی مانند محدودیتهای زمانی و همچنین قوانینی دربارهی رسانههای اجتماعی و سایر برنامهها، قوانین اساسی دربارهی استفاده فرزندتان از تلفن ایجاد و تنظیم کنید. سپس همهی آنها را به صورت مکتوب بنویسید اما میتوانید دربارهی آنها بعدها انعطاف به خرج بدهید.
من واقعاً شما را تشویق میکنم که دوباره قرارداد را بررسی کنید تا ببینید اوضاع چگونه پیش میرود و مطمئن شوید که فرزند شما این فرصت را دارد که در آن مشارکت کند، زیرا در صورت مشارکت، به احتمال زیاد از قوانین پیروی میکند.
جولیانا ماینر (Julianna Miner)، مادر دو فرزند و نویسندهی کتاب پرورش بچهی هوشمند با صفحه نمایش میگوید: در عصر دیجیتال خوبیها را در آغوش بگیرید و از بدیها اجتناب کنید. او نمونه قراردادی که در بالا دربارهاش خواندید را در وبسایت خود ارائه میدهد.
خوب است که آنچه را بچهها منطقی میدانند بشنویم. مثلا اگر شما فکر میکنید پنج ساعت استفاده از TikTok در روز زیاد است، اما فرزند شما میگوید طبیعی است، ابتدا بپرسید: این عدد را از کجا آوردی؟ ماینر پیشنهاد میکند به آنها فرصت دهید تا دربارهی انتظارات شما و انتظارات خودشان فکر کنند تا ببینید چطور میتوانید به توافق برسید.
هم دکتر تونگ و هم ماینر میگویند که یک قانون سخت و سریع این است که قبل از خواب تلفن نداشته باشید و این برای بزرگسالان نیز صدق میکند. دکتر تونگ میگوید: «زمان خواب بهویژه برای بچههای کوچکتر باید حفظ شود و تلفنها قطعاً در آن اختلال ایجاد میکنند».
او میگوید فراتر از آن، محدودیتهای معقول در زمان و استفاده و ایجاد برخی فضاها و لحظات بدون تلفن، مانند شامهای خانوادگی یا گردشها، دستورالعملهای هوشمندانهای برای شروع هستند. از بازنگری قوانینی که برای فرزندتان در زمان بزرگتر شدن او تعیین کردهاید، یا مشکلاتی که ممکن است با آنها برخورد کنید، نترسید. بچهها در حال رشد و تغییر هستند، بنابراین قوانین نیز باید با آنها رشد و تغییر کنند.
الگوی آنها باشید
سختترین چیز دربارهی تعیین محدودیت برای استفاده از تلفن فرزندتان این است که باعث میشود به عملکرد خودتان هم فکر کنید. اگر معتاد هستید، به احتمال زیاد آنها نیز خواهند بود. کارشناسان میگویند باید رابطهای را که میخواهید فرزندانتان با فناوری داشته باشند، الگوسازی کنید، بخصوص وقتی صحبت از آموزش عادات خوب رسانههای اجتماعی به آنها میشود. هر چقدر هم که خشن به نظر برسد، مهم است که در رابطه با ارتباط شما با فناوری نیز به این نکته توجه کنید که چه چیزی درست است و چه چیزی خوب نیست.
ماینر میگوید: «من فکر میکنم یک راه خوب برای مقابله با اضطراب کودکان و استفاده از تلفن این است که دربارهی استفادهی خودتان صادق باشید. من چندین بار از بچههایم پرسیدهام که آیا فکر میکنید من زیاد با تلفنم صحبت میکنم و هرگز جواب را دوست نداشتم.»
سخن پایانی
خیلی اوقات، بچههای ما آینهی خودمان هستند.اگر میخواهید بچههایتان را دربارهی میزان استفاده از تلفنشان و کارهایی که انجام میدهند، آگاه کنید، باید آماده باشید که استفادهی خودتان را هم تحت کنترل داشته باشید و پاسخگو باشید. اگر احساس میکنید حق دارید از فرزندان خود بپرسید چه کار میکنی و با چه کسی صحبت میکنی یا به چه کسی پیام میدهی یا چه چیزی را تماشا میکنی، پس آنها هم باید بتوانند این را از شما بخواهند و شما باید احساس راحتی کنید که به آنها پاسخ دهید.
مشاهده همه
منبع: Parents