رمان «ممفیس» فقط داستان چهار زن سیاهپوست نیست؛ در مقیاسی بزرگتر داستان یک شهر است. شهری که مردمان و به خصوص زنانش با مصیبت بیگانه نیستند و تابآوری در خونشان جاری است. «ممفیس» روایتی است از پیوندهای پایدار زنانه و میراثی که از مادران به دختران منتقل میشود. پرترهای زنده از سه نسل از یک خانواده سیاهپوست و همچنین یک قصیده از شهری که آن را خانه مینامند.
- بررسی رمان «دوست نابغه من»؛ از پرفروشهای نیویورکتایمز و منبع اقتباس سریال محبوب
زندگینامه تارا ام. استرینگ فلو، نویسنده رمان «ممفیس»
تارا ام. استرینگ فلو در سال ۱۹۸۵ در یک پایگاه نظامی در نزدیکی شهر کانزاس، ایالات متحده به دنیا آمد. وقتی ده ساله بود، در حالی که خانوادهاش در ژاپن مستقر بودند، به تنسی نقل مکان کرد. در سال ۲۰۰۳، برای تحصیل به دانشگاه نورث وسترن رفت و در آنجا مدرک لیسانس هنر را در زبان و ادبیات انگلیسی دریافت کرد. در سال ۲۰۰۸، اولین مجموعه شعرش منتشر شد و دو سال بعد به کالج حقوق شیکاگو-کنت، موسسه فناوری ایلینوی رفت و در آنجا دکترای حقوق و حقوق خانواده خواند. استرینگ فلو در سال ۲۰۱۵ بار دیگر به دانشگاه نورث وسترن بازگشت و مدرک کارشناسی ارشدش در زمینهی هنرهای زیبا در نویسندگی خلاق را دریافت کرد و سرانجام در سال ۲۰۲۲ اولین رمانش «ممفیس» منتشر شد.
خلاصه داستان «ممفیس»
در گرمای خفه کننده تابستان ۱۹۹۵، جوآن نورث، مادر و خواهر کوچکترش، به دور از خشونت پدر و شوهرشان، در خانه خانوادگی با شکوه در ممفیس پناه گرفتند. اما تراژدیهای نسلهای قبل از آنها در این خانه به سرعت به جوآن یادآوری میکند که خشونت هرگز دور نیست.
بررسی رمان «ممفیس»
اولین رمان استرینگ فلو به زیبایی جوهره تجربیات آفریقایی-آمریکایی را به تصویر میکشد و انعطاف پذیری و زیبایی پایداری را که در میان سختیهای زندگی شکوفا میشود به نمایش میگذارد. «ممفیس» با عناصر یک حماسه خانوادگی، داستانهای تاریخی و بلوغ، پرترهای غنی از زنان، جامعه و شهر به تصویر میکشد که خواننده را به درون خود میکشاند.
رمان «ممفیس» داستان یک خانواده آفریقایی-آمریکایی است که حدود هفت دهه از قبل از جنگ جهانی دوم تا جنگ در افغانستان را در بر میگیرد.
این روایت در سال ۱۹۹۵ شروع میشود؛ زمانی که میریام به همراه دخترانش جوآن و میا به خانه دوران کودکی خود بازمیگردد. خانهای که اکنون خواهرش آگوست و خواهرزادهاش درک در آن زندگی میکنند. او امیدوار است که آینده آنها را تضمین و پیوندهای خود را با ریشههای خانوادگی احیا کند. این رمان به هشت سال مهمی که آنها با هم زیر یک سقف میگذرانند میپردازد.
زنان خانواده نورث علیرغم مواجهه با تراژدیهای شخصی، از بیوه شدن تا آزار خانگی، مقاومت تزلزلناپذیری را به نمایش میگذارند. این روایت شخصیتمحور، قدرت آنها را در عبور از ناملایمات نشان میدهد. هیزل، میریام، آگوست و جوآن صدای خود را در میان تروما و تراژدی و در دوره پرآشوب ناآرامیهای نژادی پیدا کردند. به خصوص میریام که با فرار از کارولینای شمالی، جایی که اکثریت زندگی زناشویی خود را سپری کرده بود، شجاعت بسیار زیادی از خود نشان داد.
از سوی دیگر، جوآن که با آسیبهای گذشتهی خودش دستوپنجه نرم میکرد، با روی آوردن به هنر به عنوان نوعی درمان، آرامش خود را در کارهای خلاقانه یافت. جوآن علیرغم اینکه یک هنرمند بصری با استعداد بود با تردید به خود و فشار ناشی از انطباق با آرزوهای مادرش مبنی بر پزشک شدن برای اطمینان از استقلال از مردان روبرو بود.
داستانهای شخصی این چهار زن با پسزمینه شهر در هم تنیده شده و نویسنده به طرز ماهرانهای ممفیس را بهعنوان شخصیتی پرجنبوجوش در روایت وارد میکند. نثر هیجانانگیز او خوانندگان را به خیابانهای ممفیس منتقل میکند و در فضایی غنی از تاریخ و فرهنگ رها میسازد. این رمان هنرمندانه وقایع تاریخی مهمی مانند ترور مارتین لوتر کینگ جونیور، حملات ۱۱ سپتامبر و جنگ در افغانستان را با هم ادغام میکند و لنزی را ارائه میدهد که از طریق آن شخصیتها هویت و مبارزات خود را پیدا میکنند.
در حالی که داستان فاقد یک طرح محکم است اما نثر زیبا و داستان گیرای استرینگ فلو، روایت را نجات میدهد. او موفق میشود به موضوعات بخشش، انعطافپذیری و پیچیدگیهای فرهنگ آفریقایی-آمریکایی ورود کند و موضوعاتی مانند تروما، نژادپرستی سیستماتیک و پویایی خانواده را روشن سازد.
منبع: دیجیکالا مگ